دریاگریزی!

روایت یک فاصله نهادینه در فرهنگ امروز ایران

سی نیوز -* با آن‌که کشورمان در سه جهت به دریا راه دارد و مسیرهای آبی آن یکی از قدیمی‌ترین رشته‌های ارتباطی تمدنی منطقه بوده، اما در فرهنگ امروز جامعه ایرانی دریا نقش چندانی در زندگی روزمره، تخیل جمعی یا الگوهای رفتاری ندارد. این فاصله آرام و دیرپا، اکنون خود را به‌عنوان یکی از موانع پنهان توسعه دریایی و گردشگری آبی نشان می‌دهد؛ مسئله‌ای که کمتر در گفت‌وگوهای کارشناسی به آن پرداخته شده است.

نبود «تجربه دریایی» در زندگی شهری

در سال‌های اخیر، سبک زندگی ایرانی بیش از هر زمان دیگری به سمت الگوهای شهری و خشکی‌محور حرکت کرده است.تعطیلات، فعالیت‌های تفریحی، سفرها و حتی معماری شهری، عمدتاً از الگوهایی پیروی می‌کنند که ارتباطی با آب ندارند.در نتیجه، برای بسیاری از خانواده‌هادریا تنها یک تصویر در قاب تلفن همراه یا مقصدی کوتاه‌مدت برای تماشای غروب شده است؛ نه بخشی از زیست ایرانی.

کارشناسان حوزه آموزش معتقدند که کتاب‌های درسی و محتوای رسمی نظام آموزشی، سهم ناچیزی از هویت دریایی ایران را بازتاب می‌دهند.نه روایت‌های تاریخی مرتبط با دریانوردی و تجارت، نه نقش سواحل در تمدن ایرانی و نه تاثیر دریا در فرهنگ بومی مناطق ساحلی، جایگاهی درخور توجه در آموزش نسل جدید ندارد.نتیجه آن است که بخش بزرگی از جامعه، دریا را نه به‌عنوان یک فرصت، بلکه تنها یک عنصر جغرافیایی دور و کم‌ارتباط تصور می‌کند.

نابرابری پنهان؛ نگاه مردم مرکز و نگاه مردم ساحل

در مقابل این دوری فرهنگی، زندگی در شهرهای بندری روایت دیگری دارد.برای مردم جنوب و شمال کشور، دریا یک همسایه دائمی است؛ عنصری که معیشت، باورها، آیین‌ها و حتی نوع روابط اجتماعی را شکل می‌دهد.این تفاوت عمیق میان تجربه ساحل‌نشینان و تجربه شهروندان مرکزی، نشان می‌دهد که فاصله ایرانیان با دریا بیشتر فرهنگی است تا جغرافیایی.

دولت‌ها در دهه‌های اخیر بارها از توسعه سواحل، کریدورهای ترانزیتی و تجارت دریایی سخن گفته‌اند؛اما متخصصان چه می گویند؟!
تا زمانی که جامعه دریا را «بخشی از خودش» نداند، هیچ پروژه‌ای پایدار نخواهد بود.اقتصاد دریاپایه فقط با اسکله‌ها و کریدورها رشد نمی‌کند؛ بلکه نیازمند مردمی است که سفر دریایی را بشناسند، گردشگری آبی را تجربه کنند، سواد دریایی داشته باشند و با فرصت‌های آن آشنا شوند.

رسانه‌ها و تصویر تک‌بعدی از دریا

در بیشتر رسانه‌های داخلی، دریا عمدتاً در قالب حادثه، آب‌وهوا یا اخبار محدود تجاری نمایش داده می‌شود؛؛کمتر برنامه، مستند یا روایت رسانه‌ای وجود دارد که به نقش فرهنگی، زیست‌محیطی یا اجتماعی پهنه‌های آبی بپردازد؛ این تصویر تک‌سویه باعث شده که در ذهن بسیاری از مردم دریا به یک «سوژه خبری» تقلیل یابد، نه یک بخش از زندگی.

راهی برای احیای نگاه آبی ایران

 برای بازگرداندن پیوند از‌دست‌رفته جامعه با دریا باید مجموعه‌ای از اقدامات فرهنگی و آموزشی به‌صورت پیوسته و هدفمند دنبال شود.آشنایی کودکان با مهارت‌های آبی و سبک زندگی ساحلی از طریق برنامه‌های آموزشی می‌تواند نخستین قدم در شکل‌گیری این ارتباط باشد. هم‌زمان بازنگری در محتوای آموزشی و فرهنگی با محوریت نقش تاریخی دریا در تمدن ایرانی، زمینه‌ای فراهم می‌کند تا نسل‌های جدید درک روشن‌تری از اهمیت آن به‌دست آورند.در کنار این موارد، توسعه جشنواره‌ها و رویدادهای مرتبط با سواحل و نیز تقویت گردشگری دریایی به‌ویژه برای خانواده‌ها، می‌تواند حضور مردم در کنار آب را از حالت تفریحی مقطعی به یک تجربه پایدار و معنادار تبدیل کند. همچنین، معرفی و ثبت میراث ناملموس مناطق ساحلی—از آیین‌ها تا روایت‌های محلی—به احیای هویت فرهنگی پیوسته با دریا کمک می‌کند. پژوهشگران معتقدند زمانی این جریان تقویت می‌شود که دریا سهم بیشتری در روایت‌های رسانه‌ای و تولیدات هنری داشته باشد؛ روایتی که بتواند جایگاه دریا را در ذهن جامعه احیا و آن را به بخش جدایی‌ناپذیر زندگی روزمره تبدیل کند.

ایران کشوری است که تاریخ و جغرافیایش پیوسته از دریا تاثیر پذیرفته، اما در فرهنگ عمومی امروز، این پیوند کم‌رنگ شده است.پُر کردن این خلأ نه یک اقدام تجملی فرهنگی بلکه ضرورتی برای آینده اقتصاد، هویت و توسعه پایدار کشور است.

ممکن است شما دوست داشته باشید

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.