مجمع‌الجزایر دریایی ایران؛ روایت هزار جزیره بی‌پل!

سی نیوز-گزارش تحلیلی -* در امتداد مرزهای جنوبی ایران، گستره‌ای از جزایر کوچک و بزرگ بر دل خلیج فارس و دریای عمان پراکنده‌اند؛ میراثی طبیعی و راهبردی که می‌توانستند ستون فقرات اقتصاد دریایی کشور باشند. بیش از ۳۰۰ جزیره کوچک و بزرگ که دست‌کم ۴۳ مورد آن دارای اهمیت اقتصادی، گردشگری، نظامی یا ترانزیتی‌اند، در یک بی‌توجهی مزمن گرفتار شده‌اند.

جزایر بدون پل؛ شکاف زیرساختی

بر خلاف بسیاری از کشورهای جزیره‌دار که با توسعه پل‌ها، خطوط دریایی منظم، و زیرساخت‌های بندری، جزایرشان را به پیشران‌های اقتصاد ملی بدل کرده‌اند، در ایران هنوز ساده‌ترین نیاز زیرساختی  از جمله راه دسترسی پایدار و ایمن برآورده نشده است. جزیره‌هایی مانند قشم و کیش با وجود قرار داشتن در برنامه‌های توسعه‌ای، همچنان فاقد پل ارتباطی با سرزمین اصلی هستند. به طور مثال پروژه‌ی پل خلیج فارس، که می‌توانست قشم را به نقطه عطفی در ترانزیت و تجارت منطقه‌ای تبدیل کند، سال‌هاست که در بن‌بست تصمیم‌گیری مانده است.

فرصت‌های ترانزیتی نادیده گرفته‌شده

با نگاهی به نقش بنادری مانند فجیره، صلاله یا جبل علی در همسایگی ایران درمی‌یابیم که بخش مهمی از توفیق آن‌ها مدیون بهره‌گیری هوشمندانه از جزایر کوچک به‌عنوان هاب‌های پشتیبان، مناطق آزاد یا ایستگاه‌های سوخت‌رسانی است. در مقابل جزایر ایرانی مانند ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک، هندورابی، لارک و هنگام، علیرغم موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، همچنان فاقد هرگونه نقشه‌ی راه تجاری یا ترانزیتی‌اند.

مرزهایی که مرزنشین ندارند

در برخی از جزایر ایرانی ساکنان بومی هنوز از ابتدایی‌ترین خدمات رفاهی، درمانی و حمل‌ونقل محروم‌اند. نبود خدمات منظم کشتیرانی، وضعیت بحرانی مدارس و مراکز درمانی، و مهاجرت معکوس از این جزایر، نشان از آن دارد که سیاست‌گذاری کلان، رویکرد «مرکزگرایانه» را به «پیرامون‌گرایی راهبردی» ترجیح داده است. حتی در جزایری که نیروهای نظامی حضور دارند نیز توسعه‌ی مدنی و اقتصادی به حاشیه رانده شده است.

نبود برنامه‌ی جامع برای توسعه جزایر

بررسی برنامه‌های توسعه‌ای کشور از سال ۱۳۸۰ تا امروز نشان می‌دهد که جزایر همواره در حاشیه‌ی اسناد بالادستی باقی مانده‌اند. فقدان یک «برنامه ملی توسعه جزایر» موجب شده تا پروژه‌ها به‌صورت موردی و پراکنده انجام شوند؛ بدون هم‌افزایی، بدون نقشه راه، و بدون ضمانت اجرایی.

با توجه به وضعیت خاص مجمع‌الجزایر جنوبی ایران در خلیج فارس و دریای عمان که عمدتاً در سایه بی‌توجهی قرار گرفته‌اند، دولت می‌تواند با یک بسته اقدامات منسجم و راهبردی، این مناطق را از حاشیه به متن سیاست‌گذاری دریایی، اقتصادی و امنیتی کشور بازگرداند. پیشنهادات مشخص به شرح زیر است:

  • طراحی یک برنامه توسعه جامع برای «هزار جزیره»
    کشورمان نیاز به یک «طرح آمایش سرزمینی جزایر» دارد که بر اساس ظرفیت‌های بومی، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی و زیرساخت‌های موجود تنظیم شده باشد. این طرح باید شامل زیرساخت‌های حمل‌ونقل (هوایی و دریایی)، انرژی‌های پاک، تأمین آب و خدمات عمومی باشد. هدف باید تبدیل جزایر از نقاط پراکنده و مهجور به کانون‌های توسعه پایدار دریایی باشد.
  • ایجاد «ستاد ملی توسعه جزایر» با اختیارات فرابخشی
    بخش عمده مشکلات جزایر از پراکندگی نهادهای متولی ناشی می‌شود. تشکیل ستادی متمرکز، با ریاست معاون اول رئیس‌جمهور و حضور وزارت‌خانه‌های کلیدی (نفت، نیرو، راه، دفاع، گردشگری، محیط‌زیست) می‌تواند به هماهنگی پروژه‌ها و حذف موازی‌کاری‌ها کمک کند.
  • سرمایه‌گذاری هدفمند با مشوق‌های اقتصادی برای ساکنان و سرمایه‌گذاران
    دولت باید مشوق‌هایی مانند معافیت مالیاتی، زمین رایگان برای احداث واحدهای بومی‌سازی‌شده مسکونی، تسهیلات بانکی کم‌بهره و تعرفه گمرکی ترجیحی برای واردات کالاهای مورد نیاز جزایر را در نظر بگیرد. همچنین، ایجاد یک صندوق توسعه جزایر با استفاده از منابع صندوق توسعه ملی یا درآمدهای نفتی پیشنهاد می‌شود.
  • توسعه حمل‌ونقل دریایی و هوایی منظم
    نبود خطوط منظم حمل‌ونقل کالا و مسافر یکی از اصلی‌ترین موانع توسعه جزایر است. احیای لنج‌های سنتی با فناوری‌های نوین، راه‌اندازی خطوط کشتی‌های کوچک مسافربری، و احداث فرودگاه‌های سبک در برخی جزایر استراتژیک می‌تواند گام مهمی در اتصال جزایر به سرزمین اصلی باشد.
  • حمایت از استقرار فناوری‌های نوین و زیست‌پایدار
    جزایر به دلیل منابع محدود و شکنندگی زیست‌محیطی، بستر مناسبی برای اجرای پایلوت فناوری‌های نوین مانند آب‌شیرین‌کن‌های خورشیدی، نیروگاه‌های بادی کوچک، تصفیه‌خانه‌های پیشرفته و خانه‌های سبز هستند. دولت می‌تواند این مناطق را به عنوان «مناطق نوآوری دریایی» معرفی کند.
  • توسعه ظرفیت‌های دفاعی و امنیتی با رویکرد بازدارنده
    بسیاری از این جزایر در مناطق حساس مرزی و ترددهای بین‌المللی قرار دارند. دولت باید با گسترش زیرساخت‌های پدافند غیرعامل، رادارهای پیشرفته، پایگاه‌های دریایی چندمنظوره و استقرار هوشمند نیروهای نظامی، حضور خود را در این نقاط پررنگ‌تر و بازدارنده‌تر کند.
  • برندینگ فرهنگی و گردشگری برای جزایر
    ایجاد «هویت گردشگری» برای هر جزیره، مبتنی بر ویژگی‌های طبیعی، فرهنگی یا تاریخی آن، در کنار به‌کارگیری رسانه‌ها و پلتفرم‌های دیجیتال برای معرفی این جواهرات پنهان، می‌تواند جریان جدیدی از گردشگران داخلی و خارجی به‌راه بیندازد. بخش خصوصی در این مسیر نیازمند تسهیل‌گری و تضمین سرمایه‌گذاری است.
  • تهیه و انتشار اطلس جامع جزایر
    اطلاعات دقیق، بروز و قابل‌دسترس از وضعیت جزایر (مساحت، جمعیت، امکانات، مالکیت زمین، زیرساخت‌ها و منابع طبیعی) در قالب یک اطلس دیجیتال یا بستر GIS می‌تواند پایه‌ای برای تصمیم‌گیری سیاست‌گذاران و جذب سرمایه‌گذاران فراهم کند.

هزار جزیره، یک سیاستِ فراموشی

 فقدان اراده‌ی جدی برای اتصال جزایر به سرزمین اصلی   چه از مسیر فیزیکی، چه از مسیر سیاستی  آن‌ها را به جزایری بی‌پل و بی‌برنامه تبدیل کرده است. در جهانی که کوچک‌ترین جزایر به قطب‌های گردشگری یا پایانه‌های سوخت‌رسانی بدل شده‌اند، ایران همچنان با چشمان بسته از کنار سرمایه‌های ژئوپلیتیک خود عبور می‌کند.این جزایر، مرزهای طبیعی کشورمان هستند؛ اما تا وقتی به عنوان کانون‌های توسعه دیده نشوند، هم‌چنان در حاشیه می‌مانند. نگاه ژئوپلیتیکِ همراه با توسعه پایدار، کلید بازگرداندن آن‌ها به نقشه راه ایران دریایی است.

ممکن است شما دوست داشته باشید

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.