از علم تا عمل؛ شکاف دادههای پژوهشی در توسعه دریامحور شیلات
سی نیوز-* در سالهای اخیر، بحث توسعه پایدار در بخش شیلات به یکی از محورهای کلیدی سیاستگذاری اقتصادی و محیطزیستی کشورها تبدیل شده است. با این حال، آنچه در کشورما کمتر مورد توجه قرار گرفته، جایگاه دادههای پژوهشی به عنوان زیرساخت تصمیمسازی در اقتصاد شیلات است. اگرچه در ظاهر نهادهای متعددی در زمینه تحقیق، پایش و آمارگیری فعالاند، اما نبود یکپارچگی در تولید، تحلیل و استفاده از دادهها، سبب شده بخش شیلات کشور از یک نظام داناییمحور فاصله بگیرد و بسیاری از ظرفیتهای اقتصادی و زیستمحیطی این حوزه بلااستفاده بماند.
فقدان نظام دادهمحور در مدیریت منابع آبزی
مدیریت ذخایر آبزیان در کشور هنوز بر پایه دادههای ناپیوسته، تخمینی و اغلب سنتی استوار است. اطلاعات مربوط به حجم صید، پراکنش گونهها، وضعیت زیستگاهها و شاخصهای محیطی اغلب در قالب پروژههای کوتاهمدت جمعآوری میشود و در سیستم تصمیمسازی تداوم نمییابد. در نبود چنین سازوکاری، تصمیمگیری در حوزهی شیلات بیشتر به تجربه تخمین و گاه فشارهای منطقهای وابسته است. این وضعیت تعادل زیستی منابع دریایی را نیز بر هم میزند. نمونهی بارز آن، کاهش ذخایر برخی گونههای اقتصادی در شمال کشور است که سالهاست کارشناسان نسبت به آن هشدار میدهند اما به دلیل نبود دادههای دقیق تصمیمات اصلاحی مؤثری اتخاذ نشده است.
دادههای پژوهشی؛ حلقه مفقوده در زنجیره ارزش شیلات
در اقتصاد مدرن شیلات داده تنها ابزار مدیریت منابع نیست، بلکه خود به دارایی اقتصادی قابل ارزشگذاری تبدیل شده است. درکشور ما ارتباط بین مراکز پژوهشی، بخش خصوصی و سیاستگذاران بهشدت ضعیف است. دادههای پژوهشی معمولاً در قالب مقالات یا گزارشهای محدود منتشر میشوند و به چرخه تصمیمسازی اقتصادی وارد نمیشوند. در نتیجه، شرکتهای فعال در حوزهی شیلات از اطلاعات علمی بهروز برای بهبود بهرهوری یا کاهش هزینههای تولید بیبهره میمانند.
چالش پراکندگی و جزیرهای بودن دادهها
یکی از مشکلات ساختاری شیلات ، جزیرهای بودن مراکز داده و پژوهش است. سازمان شیلات، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، دانشگاههای مرتبط و مراکز بخش خصوصی هر یک بهصورت مستقل دادههایی گردآوری میکنند که نه بهصورت منسجم نگهداری میشود و نه قابلیت تبادل و تحلیل مشترک دارد.در واقع، مشکل امروز کمبود پژوهش نیست، بلکه ناتوانی در تبدیل پژوهش به داده کاربردی و تصمیممحور است. زمانی که دادههای حاصل از پژوهشها وارد سامانههای تحلیلی نمیشوند، سیاستگذار نمیتواند تصویر واقعی از وضعیت منابع یا روند بازار داشته باشد. این همان نقطهای است که اقتصاد شیلات را از مسیر رشد هوشمندانه منحرف می کند.
نقش دادهها در جذب سرمایه و توسعه صادرات
سرمایهگذاری در بخش شیلات بهویژه در حوزهی آبزیپروری، نیازمند اطلاعات شفاف از ظرفیت منابع، زیرساختهای موجود، شرایط اقلیمی و بازارهای هدف است. نبود دادههای قابل اتکا، ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد و مانع ورود سرمایهگذاران داخلی و خارجی میشود. از سوی دیگر در تجارت بینالمللی محصولات شیلاتی، کشورها ملزم به ارائهی دادههای دقیق در مورد منشأ صید، سلامت و پایداری منابع هستند. اتحادیه اروپا، چین و ژاپن واردات از کشورهایی را که فاقد سامانههای ردیابی و دادههای قابل راستیآزمایی باشند، محدود میکنند. بنابراین، غفلت از دادههای پژوهشی در کشورنهتنها مانع رشد داخلی، بلکه سد راه توسعه صادرات نیز شده است.
توسعه یک پلتفرم دادهمحور برای زنجیره تأمین شیلات میتواند شفافیت و اعتماد را در بازارهای بینالمللی افزایش دهد. این اقدام علاوه بر جذب سرمایه، کشورمان را قادر میسازد تا بهجای صادرات خام محصولات، به سمت محصولات فرآوریشده با ارزش افزوده بالا حرکت کند.
شکاف میان علم و سیاست؛ مانع اصلی تحول
اگر بخواهیم ریشهی این غفلت را بشکافیم، باید به شکاف عمیق میان حوزه علم و سیاست در کشور اشاره کنیم. در بسیاری از موارد، پژوهشهای شیلاتی کشور صرفاً برای تکمیل پروژهها و نه برای حل مسئله طراحی میشوند. دادهها در مرحله تولید باقی میمانند و وارد نظام تصمیمسازی نمیشوند.
برای اصلاح این روند، باید رویکرد علممحور به جای سلیقهمحور در مدیریت شیلات نهادینه شود. به بیان دیگر، هیچ تصمیمی در زمینه تعیین سهمیه صید، صدور مجوز، یا تعیین تعرفه صادرات نباید بدون پشتوانه دادههای علمی اتخاذ شود.
در نهایت، باید پذیرفت که آینده شیلات در گروی تصمیمگیریهای مبتنی بر داده است، نه حدس و تجربه. تا زمانی که داده بهعنوان دارایی ملی در سیاستگذاری این بخش جایگاه نگیرد، اقتصاد شیلات ایران همچنان در چرخهای از نوسان، وابستگی و اتلاف منابع گرفتار خواهد ماند.
نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.