بندرهای کوچک واقعاً کدامند؟ چه ویژگیهایی دارند؟ هم اکنون، چند بندر کوچک در کشور داریم؟ طرح واگذاری آنها در چه مرحلهای قرار دارد؟ چند سالی است که سازمان بنادر و دریانوردی باید پاسخگوی سؤالاتی از ایندست باشد. با وجود این، هنوز موضوع «بندرهای کوچک» در لایههایی از سوءتفاهم قرار دارد. در واقع در سالهای اخیر، روشن شدن تکلیف این سرمایهگذاری و نتایج آن نیز از مطالباتی است که سازمان بنادر باید پاسخگوی آن باشد.
حسنزاده که به تازگی به معاونت امور بندری سازمان بنادر و دریانوردی منصوب شده است، میگوید مشکل از شروع ماجرا، یعنی تعریف بندر کوچک، آغاز میشود. معاون امور بندری سازمان بنادر و دریانوردی در این گفتگو به برخی از سؤالات درباره وضع بندرهای کوچک و آینده آنها پاسخ گفته است.
اکنون بندرهای کوچک در چه شرایطی هستند؟
پیش از پاسخ به این سؤال، اولین چیزی که باید به آن توجه شود، این است که تعاریف از بندر کوچک متفاوت است.
برخی از همکاران موجشکنهای مردمی را هم بندر کوچک محسوب میکنند، بنابراین چندان روشن نیست که این بندرهای کوچک چه تعداد هستند. در واقع، آیا بندرهای صیادی هم مد نظر است؟
بر اساس معیارهای مختلف، میتوان آمار متفاوتی ارائه کرد، اما به نظر میرسد حدود شصت تا هفتاد بندر کوچک فعال و غیرفعال داریم. برخی از آنها کموبیش کار میکنند و برخی هم فعالیت مهمی ندارند.
در حال حاضر، چند بندر فعال است؟
باز هم ، باید تعریف «فعال» را روشن کنیم. ممکن است برخی بندر گناوه را هم بندر کوچک بدانند و برخی آن را بندر متوسط تلقی کنند.
باید مبنایی برای آن مشخص شود. مثلاً بگوییم اگر عملیات تخلیه و بارگیری سالانه زیر ۲۰۰ هزار تن باشد، بندر کوچک خواهد بود. البته بیشتر این بندرهای کوچک در استانهای جنوبی قرار دارند.
این بندرها بر اساس یک طرح جامع ایجاد شدهاند. چطور چنین بلاتکلیفی ممکن است؟
آن زمان، طرح جامعی وجود داشت که خیلی هم مهم بود و همه چیز را شامل میشد. آن طرح یازده بندر اصلی را پوشش میداد و بندرهای کوچک جزء آن نبودند، اما از یک سال و نیم پیش طرح جامع بندرهای کوچک را شروع کردیم و هدف آن بندرهای کوچک است که در پروژه قبلی دیده نشده بود.
اما مدیرعامل وقت سازمان بنادر و دریانوردی در سال ۸۹ اعلام کرد، سیصد بندر کوچک احداث خواهد شد.
آنچه به آن اشاره میکنید، در واقع موجشکنهای مردمی است. این طرح به سازمان تکلیف شد و سازمان هم بر اساس مصوبات قانونی سرمایهگذاری کرد و برای آن مشاور گرفت و کار انجام شد. برخی از آنها تحویل داده شده و برخی هم هنوز تحویل داده نشده است.
تعریف شما از بندر کوچک چیست؟
وقتی میگوییم بندرهای کوچک، منظورمان بندرهایی مثل گناوه و چمخاله است. به عبارت دیگر، موجشکنهای مردمی بندر نیستند. بندر مشخصههایی دارد. باید دروازه (گیت) داشته باشد، فضای عملیاتی، اسکله، انبار، ساختمان اداری و چیزهایی از ایندست و البته یک فنس هم دور آن کشیده شود. ممکن است کوچک یا بزرگ باشد، اما این ویژگیها را دارد.
موجشکن مردمی چیز دیگری است. در آغاز، ایده این بوده است که جایی درست شود تا در سادهترین تعریف خود پارکینگ لنجهای مردم باشد.
مگر برای احداث این بندرها یا موجشکنها مطالعه نشده بود؟
به نظر میرسد، از زمانی که این طرح نقطهیابی شده، مطالعات لازم صورت نگرفته و بر اساس کار علمی پیش نرفته است. در واقع، این موضوع مطرح نبوده که اگر قرار است سرمایهگذاری کنیم، چرا باید این کار انجام شود. دستکم من چنین مطالعهای ندیدم.
در حال حاضر، سازمان چه برنامهای برای این بندرها دارد؟
به مرور، این کار در حال انجام است. در برخی از آنها، کاربری صیادی پررنگتر است و در برخی دیگر نه. در برخی از این موارد، شرکتهای گردشگری وارد شدهاند و برخی هم قرار است تجاری شوند، اما هنوز گمرک در آنها مستقر نشده است؛ در نتیجه وقتی هم گمرک نیست، قاچاق انجام میشود.
در دوره مدیریت مهندس سعیدنژاد، اعلام شد بندرهای کوچک به بخش خصوصی واگذار میشود. آیا این پروژه اجرایی شده است؟
واگذاری بندرهای کوچک به شدت در حال پیگیری است. این تقاضای دکتر آخوندی است، زیرا با ساختن بندرهای بزرگی مانند شهید رجایی، عملاً بندرهای کوچک از کاربری ساقط شدهاند، چون بار به بندرهای بزرگ میرود. کمرنگ شدن بندرهای کوچک سبب کاهش اشتغال در این مناطق شده و در نتیجه، جمعیت از آنجا مهاجرت میکند. نتیجه کلی، کاهش تراکم در نوار ساحلی خواهد بود که یکی از مشکلات عدیده ماست. لذا قرار است به هر نحوی، نقش بندرهای کوچک را پررنگ کنیم.
و این اهمیتبخشی به بندرهای کوچک چگونه قرار است انجام شود؟
ما در سازمان بنادر و دریانوردی طرح شبکهسازی حملونقل دریایی را راهاندازی کردهایم تا ببینیم هر کدام از این بندرها با توجه به سوابق، شرایط خاص و دسترسی به کرانه برای چه کاربری مناسب است. علاوه بر اینکه آیا مشخصههای پسکرانهای مانند وجود معادن که میتواند برای بندر بار ایجاد کند یا کارخانههای صنعتی هم مد نظر است تا کاربریها را مشخص کنیم. پس از روشن شدن این کاربریها، بر اساس نمونههای روز جهان میتوان روشن کرد چه بارهایی به بندرهای کوچک منتقل شود. کار سختی است ، اما بدون بار میتوان گفت یک بندر غیرفعال است. وقتی اینها مشخص شود ، الگوی واگذاری آن روشن خواهد شد و احتمالاً هم با توجه به شرایط بندر دوره این واگذاریها شناور خواهد بود.
واقعاً چطور چنین طرح عظیمی اجرا شد، بدون اینکه ابعاد مختلف آن مطالعه شود و اینکه چرا در آن زمان، سازمان بنادر با وجود این مشکلات اقدامی برای رفع آنها نکرد؟
مهمترین دلیل این بود که این طرح متقاضی دیگری داشت و مطالعات پایهای آن هم در سازمان انجام نشد. جای دیگری بود که همانجا هم پیگیری شد. به نظر میرسد اگر هم مطالعاتی انجام شده، در سازمان بنادر نبوده است. در واقع، مطالعاتی وجود ندارد که بفهمیم چند بندر کوچک میخواهیم و کجا باید باشد و منظورمان از بندر کوچک دقیقاً چیست. آیا فقط موجشکن میخواهیم که حوضچه آرامش باشد و مردم لنجهای خود را پارک کنند؟ یا باید بزرگتر باشد که گمرک بیاید و ساختمانی وجود داشته و تجاری باشد؟ اینها روشن نیست.
این مشکل چگونه باید حل شود؟
به نظرم، گام اول این است که تعریف خود را از بندر خشک مشخص کنیم و اینکه تکلیف سازمان در این زمینه چه بوده است؟ سازمان بنادر و دریانوردی در برخی از بندرها تقریبا هیچ نقشی ندارد. مثلاً صیادی هستند و شیلات همه کارها را انجام میدهد.
در طرحی که اشاره کردم، همه این بندرها را بررسی میکنیم و فرض بر این است که برخی از این بندرهای صیادی ظرفیت تجاری شدن را هم دارند. خود شیلات هم یک طرح جامع برای بندرها دارد که قرار است برخی از این بندرها تا حد قطب منطقه شدن هم ارتقا پیدا کنند. اگر این تمایز در تعریف روشن شود، کار بزرگی انجام شده است.
یعنی موجشکنها نباید بندر کوچک محسوب شوند…
موجشکن فقط موجشکن است، بندر کوچک نیست. عملیات بندری ندارد. آنچه اکنون داریم، کاربری روشنی ندارد؛ هرچند مردم از همه بخشهای آن استفاده میکنند و اشتغال هم ایجاد کرده است. تصمیمی در گذشته گرفته شده و فرض بر این است که انشاءلله درست بوده باشد. امروز، همه آنها به شکل غیررسمی فعال هستند و مردم برایشان کاربری تعریف کردهاند، اما باید همهچیز روشن باشد.
پیام رضائی – هفته نامه حمل و نقل
نظرات بسته شده است.