- درود برشما جناب دکتر، پیشاپیش از اینکه دعوت ما را پذیرفتید آن هم بعد از آخرین ملاقات که برای 4 ماه و نیم پیش بود از طرف تیم ایران چهارراه و مخاطبین سپاسگزارم.
- خواهش می کنم و سپاسگزارم از اینکه این فرصت را به بنده دادید.
- پرسش ما واضح است، آیا کشور ایران می تواند یک کشور ترانشیپ بشود یا خیر؟
- اجازه می خواهم نخست موضوعی را مطرح کنم. نخست اینکه این گفتگو، گفتگویی علمی و کارشناسی است و اگر نقدی و خرده گیری می شود بخاطر علمی بودن می باشد و خود شما که اکنون در اینجا درس می خوانید می دانید که نقد باید جسورانه و بیرحم باشد.
- بله باید بیرحم باشد که کسانی که دانشی ندارند یا دانش کاملی ندارند جسارت نکنند که وارد این مباحث شوند.
- دقیقن درست می فرمایید و من و شمای منتقد سبب غربال شدن کارشناسان دلسوز از کارشناسان اسمی می شویم و بار علمی آن دانش را بالا می بریم، هرچند پیشتر خودمان باید در نزدیکی ها قله های دانش روز آن مبحث قرار بگیریم.
- درست می فرمایید.
- در ضمن بنده هیچ دشمن، علیرغم مشکلات سیاسی کشورم با کشور و مردم ایران ندارم و به سیاست هم اصلن علاقه ای ندارم اما سیاست را بعنوان بخشی از پارامترهای رشد یک کشور در نظر می گیرم، به همین دلیل سخنان من را به حساب نقدم بیرحم علمی قرار دهید.
- بیگمان سخن شما را با شناختی که از شما دارم قبول دارم.
- اما راجع به ترانشیب بودن ایران، باید خدمت شما بگویم که کشور شما از کل پارامترهای ترانشیب شدن فقط یک پارامتر را دارد و آن پارامتر جغرافیای مناسب در میان یک بازار مصرف مناسب است و من پارامتر شاخص دیگری نمی بینم که بخواهم ایران را کشوری ترانشیب حداقل از الان تا 15 سال آینده بدانم.
- اوضاع خیلی خرابتر از آن است که من فکر می کردم، دلایلتان را بفرمایید.
- تعریف ترانشیپ چیست و به چند مدل است؟ فکر کنم نخست باید این را بدانیم، شاید معنای ترانشیپ را نمی دانیم که به کارش می بریم.
- خوب یعنی انتقال کالا از وسیله حملی به وسیله حمل دیگر برای رسیدن به مقصد نهایی.
- که در مورد مسافران هم همان سالن ترانزیت و تعویض هواپیما را داریم. خوب، در این میان ایران چه زیر ساخت هایی دارد که بشود به آن به دید یک کشور ترانشیپ و در نهایت یک هاب منطقه ای نگاه کرد. اصلن ایران قصد دارد ترانشیپ دریایی شود؟ زمینی شود؟ یا هوایی و یا تخصصی مثلن می خواهد ترانشیپ نفتی شود؟ ترانشیپ مواد کشاوری شود؟ تصمیمش چیست؟ من از روی آمارهای جهانی می گویم. کشوری ادعای ترانشیپ می کند که به تجهیزات و امکانات و نیروی انسانی متبحر مجهز باشد. کشور ایران الان به تازگی از بار تحریم های اقتصادی بیرون آمده است. یعنی شما نزدیک به 8 سال ساکن بودید و اگر فرسودگی تجهیزات که در حسابداری مدرن هم محاسبه می شود را در نظر بگیریم شما 8 سال تحلیل رفته اید و اگر پیش نرفته اید چون دنیا حرکت می کرده شما عقب مانده اید و این واقعیت است. بااین واقعیت نباید با تعارف برخورد کرد و خودمان و مجموعه مان را که نمی خواهیم فریب دهیم.
- بله ولی خوب الان که دریچه ها باز شده اند چی؟
- ببینید، شما چند پارامتر را باید با هم داشته باشید تا بشود به دید یک ترانشیپ به کشورتان نگریست و بعد سرمایه گذار بیاید و حساب کند و سرمایه اش را در کشور شما بریزد تا شما به آرامی هاب شوید. نخست بسترهای مناسب برای این امر را با هم مرور کینم. کدام بندرگاه یا بندرگاه های ایران دارای قابلیت ترانشیپ در حجم بالا است؟ یا بهتر بپرسم اصلن بندرگاهی در ایران هست که جزو 40 بندرگاه نخست دنیا باشد؟ من ندیدم. این یعنی شما بندرگاههای توسعه نیافته دارید. در کشور شما طرحی در حال اجرا، دقت بفرمایید می گویم طرحی در حال اجرا مانند مگا پورتی در حال انجام هست که بشود بر روی آن تکیه کرد؟ طرح در حال اجرا با طرح روی کاغذ و منتظر سرمایه و پول خیلی فرق دارد. میانگین انجام پروژه های توسعه عمرانی شما مانند بندرگاه و فرودگاه چند سال است؟ باور کنید من آمار شما را مطالعه کردم کمی از چند کشور آفریقایی پیشروتر هستید که من شوک شدم!!! پایان فازهای پروژه های شما همه انتهایش باز است یعنی معلوم نیست چه زمانی و بعد برای اینها دنبال سرمایه گذار هم هستید. سالهای عنوان شده و منوط شدن آنها به پروژه ها دیگر همه مبهم است بعنوان نمونه بر اساس برنامه شما، پروژه بندرچابهار می بایست الان روزی هزاران تن بار جابجا نماید ولی الان هنوز تجهیزات کاملش نصب نشده!!! شما از من خواستید که بررسی کنم کشور شما قابلیت ترانشیپ شدن دارد یا خیر، بنده اصلن نتوانستم پارامتری جز جغرافیایی مناسب که آن کار شما و مدیریت سیستم های کاری شما نبوده، امری خدادادی بوده است ،پیدا کنم. فرودگاه بین المللی تهران اصلن در رنکینگ های جهانی از نظر استانداردها بین المللی هاب شدن دیده نمیشه، هرچند شما ناوگان را نوسازی کردید، که آن هم اگر مشکلی پیش نیاید تا 2025 کامل می شود، اما واقعیت این است برای هاب شدن نیازصددرصد به ناوگان نیست، شما باید سرویس انبارداری، ناوبری، ترافیک هوایی، گمرکات، نیروی انسانی آموزش دیده و آماده به کار، زیر ساخت های ارتباطی و نرم افزاری و سخت افزاری مناسب را داشته باشد اما ما در کشورتان هنوز مشکل پهنای باند و اینترنت پرسرعت دارید با محدودیت بالا. دقت کنید من نگفتم فیلترینگ چون چین هم فیلترینگ دارد، من می گویم اینترنت بدون مشکل که شما خیلی از نقاط کشورتان ندارد آن هم در قرنی که کشورهای دیگر دارند به دریافت اینترنت از روی ماهوارها مثل شبکه های تلویزیونی فکر می کنند.
از طرفی دیگر ناوگان فرسوده جاده ای که محتاج به واردات است و شما سازنده کامیون های استاندارد نیز نیستند. من اینها را می گویم نه برای تحقیر کشور یا خدای ناکرده مردم شما، شما نیروهای تحصیل کرده بسیار دارید، اما من می خواهم آیینه دستم بگیرم و بگویم برچه پایه ای شما از من این را پرسیده اید و برچه پایه ای برخی کارشناسان در کشور شما فکر می کنند، کشور شما می تواند یک کشور ترانشیپ شود. پارامترهایشان چه بوده؟ آیا وسیله حمل جدیدی طراحی کرده اند و ساخته اند که ما خبر نداریم. سیاستی گذاشته اند که بشود از روی آن الگو برداری کرد؟ نمی دانم.
- یعنی شما می گویید کشورما نمی تواند ترانشیپ شود؟
- من این را نگفتم، مثل این است که من به شما بگویم من می توانم با 150 کیلو وزن، دونده خوبی شوم. بعد شما به من می گویید بله شما می توانید دونده خوبی شوید. پس یا من خیلی مغزم خراب است یا شما داری من را فریب می دهی چون با این وزن و بدون ورزش زیاد و استعداد نمی توانم. شما کشورتان از همه اینها یک استعداد را دارد ولی وزن همان است و عدم تحرک همان است. اگر بفرمایید پتانسیل لازم را ایران دارد، بنده می گویم بله دارد اما از شما می پرسم کشوری مثل آمریکا که بین دو کشور قرار دارد و تقریبن با همه کشورهای دیگر فاصله دوری دارد چگونه توانسته هاب خیلی از شرکت ها شود؟
- خوب دلیلش چیست؟ هرچند می دانیم امریکا اقتصاد توانمندی دارد و تولید کننده و مصرف کننده بزرگ جهانی است و خوب ایران شرایطش فرق دارد.
- بله آمریکا تولید کننده بزرگی است، اول از همه اینکه شما با این حرف بعنوان نمونه ای از مردم ایران نشان می دهید که باور ندارید کشورتان را در آینده بتواند تولید کننده خوبی باشد که این امر که در پس زمینه فکری شما و شاید میلیونها ایرانی باشد می تواند، خود سبب ضعف شود. یعنی در پس زمینه ذهن شما و بازار شما شک وجود دارد و وقتی نسب به موضوعی تردید دارید شما هرگز نمی توانید هیچ سرمایه گذاری را مجاب به سرمایه گذاری در کشورتان نمایید. این تردید یا عدم عملگرا بودن نمی دانم ناشی از چیست، سیاستمداران و مدیران شما سبب این اندیشه در شما شده اند یا ضعف شخصیتی شما من نمی دانم، اما واقعیت این است که کشور شما در بهترین نقطه برای هاب شدن و ترانشیپ قراردارد ولی برنامه ای در حال اجرا برای این امر در کشور شما وجود ندارد. کشورهای بسیار کوچکتر از شما مانند قطر و امارات متحده عربی الان مگا پورت های خود را طراحی کرده اند و دارند توسعه می دهند در حالیکه شما فقط به یک شانس که ترانزیتی بودن کشورتان است، آن هم با شرکت های خصوصی که اصلن در اندازه های شرکت های درون شهری کشورهای قدرتمند هم نیستند دل بسته اید که از آسمان نعمت برای شما نازل کند. به زودی ممکن است افغانستان و پاکستان که هنوز مزه ترانشیپ و تزانزیت زیر زبانشان نرفته است جای شما را با تقسیم منافع بگیرند. کشور ایران تنها شانسی که دارد اگر هرگز کشور تولید کننده ای نشود که به دلیل تولید متنوع و صادرات و واردات کشورهای گوناگون را ترغیب به سرمایه گذاری و هاب شدن نماید، بتواند از پارامتر دیگری که آن موقعیت ترانزیتی آن می باشد استفاده کند، یعنی شما اصل ماده اصلی یک کار که تولید کننده بودن و سپس تجهیز کردن بسترهای لازم برای ترانشیپ و ترانزیت را رها کرده اید و به تبصره جغرافیایی دل خوش کرده اید اما ایا به نظر شما تکیه بر این پارامتر کافی است که ما ادعای ترانشیپ شدن بکنیم؟
- حال اگر تولید ما در حد کشوری مثل ترکیه باشد و زیر ساخت ها را به سرعت توسعه دهیم چطور؟
- با این تصور، بله بی شک بزرگترین هاب خاورمیانه می توانید شوید حتا یک گام از ترکیه پیشتر و هاب نفتی هم بشوید. با فرض داشتن دو مگا پورت بزرگ در شمال و جنوب کشور، شبکه راه آهن مدرن مسافری و باری، وجود بنادر خشک، ناوگان نوسازی شده با ادامه نوسازی، بانکداری متصل جهانی؛ بیمه های قدرتمند و حضورشان در کنار شما، انبارداری مدرن و مکانیزه، گمرکات به روز و سریع، خط یا خطوط کشتیرانی توسعه یافته والبته همه اینها به شرط کاهش ریسک سرمایه گذاری جنگی و سیاسی. من نمی خواهم به کسی بگویم از ایده و آرمان و هدفهایش دست بکشد، نه اصلن اما باید قبول کنیم کره شمالی هرگز نمی تواند ترانشیپ باشد و چین پیش از مائو نیز نمی توانست چنین اقتصادی داشته باشد. کره شمالی سیاست خود را برگزیده و هرگز شعار ترانشیپ و هاب شدن ندارد و اگر اینگونه نبود باید بگوییم مردمش را دلخوش می کرده است.
- راه حل چیست؟
- گام نخست رو راست بودن با داشته های خودمان، دوم برنامه ریزی برای تبدیل شدن به یک مورد ترانشیپ، یعنی بعنوان مثال ما برگزینیم که می خواهیم ترانشیپ زمینی باشیم، پس باید خودمان کامیون ساز شویم، روند بررسی زمانی گمرک را کاهش دهیم، وارد سیستم الکترونیکی بسیار سطح بالا شویم، زیرساخت های جاده ای و مرزی و بازرسی را توسعه دهیم و سپس دست اندازی هم بکنیم به بازارهای کشورهای مجاور. بنده در وهله نخست در صورتیکه وظیفه ای در ایران داشتم به این می پرداختم. زیرا هزینه کمتری دارد و شبکه وسیعتری را پوشش می دهد و درآمد ناشی از آن را صرف سایر موارد مثل بندرسازی و راه آهن و بندرخشک و… می کردم. در این میان باید شرکت های خصوصی را هم سهامدار کرد و با سرمایه انباشت آنها برخی کارها را انجام داد. البته همه منوط به مدیریت و برنامه ریزی و عدم درگیری یا پیکار با کشورهای همسایه است. این روند با برنامه ریزی پیش رود می توانم امیدوار بود در 15 تا 20 سال آینده شما ساختار قدرتمند حمل و نقل دارید و به دلیل داشتن همسایه های زیاد، این ساختار شکننده نیست زیرا تأمین کننده است.
- توصیه دیگری دارید؟
- در پایان باید بگویم هر بخشی از این ترانشیپ را شما توسعه دهید باید بروید به سمت ساخت و ابتکار و نوآوری و تأسیس کارخانه ساخت تجهیزات لازم مانند کامیون و کانتینر و لاستیک وانبار و … برای این صنعت و اگر برای اینها وابسته به خارج از کشورتان باشید شما باز ترانشیپ نیستید زیرا بسیار شکننده هستید. این را از آن سوی می گویم که کشور شما، کشوری است با ایده های متفاوت و تاریخ کنونیش نشان داده که درست یا اشتباه من کارشناسش نیستم، با دنیای غرب کشورهای سرمایه دار از نظر سیاسی مشکل دارد و خوب کشوری که این مشکل را دارد باید به سرعت به سمت خودکفایی در این زمینه ها برود وگرنه اثربخشی خود را با یک تحریم 8 ساله از دست خواهد داد.
- سپاس از وقتی که گذاشتید.
- سپاس از حوصله شما و امیدوارم سخنان من سبب آزردگی کسی نشده باشد.
نظرات بسته شده است.