هفدهم شهریورماه سال گذشته، اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهوری و دبیر شورای عالی مناطق آزاد ویژه اقتصادی، اعلام کرد: اداره بندر چابهار برای مدتی معین و مطابق با فرمولی به هندیها واگذار شده است.
این خبر سرآغاز مناقشات پرفرازونشیبی بود که تا امروز نیز ادامه دارد. حضور هندیها در ایران ظاهرا به مزاج برخی از رسانهها و سیاسیون چندان خوش نیامد. آنها از همهچیز این قرارداد ایراد گرفتند و کار تا آنجا بالا گرفت که علی کُرد، نماینده مردم خاش، میرجاوه، کورین و نصرتآباد در مجلس شورای اسلامی، این واگذاری را «تاراج بیتالمال» نامید. اما چرا اینهمه مناقشه درباره حضور هندیها در بندر چابهار وجود دارد؟
بندر چابهار یکی از مهمترین بنادر استراتژیک و تنها بندر اقیانوسی کشور محسوب میشود. پس از یک دوره نسبتا طولانی که بندر چابهار عملا از گردونه اقتصادی یا دستکم اقتصاد رسمی کشور خارج شده بود، با دستور مستقیم رهبر معظم انقلاب مبنی بر توسعه سواحل مکران، بندر چابهار بار دیگر مورد توجه و طرح توسعه این بندر در دستور کار قرار گرفت. با این حال، در دولت یازدهم بود که کار توسعه این بندر با شتاب بیشتری دنبال و عملا پیش از پایان دولت یازدهم آماده بهرهبرداری شد.
با اینهمه، توسعه بندر گوادر پاکستان در فاصله بسیار نزدیک به بندر چابهار و آن هم با مشارکت فعال چینیها، اما و اگرهایی را درباره میزان نقشآفرینی بندر چابهار پیش کشید. چینیها با پاکستان وارد مشارکتی شدند که در نتیجه آن، چین با یک سرمایهگذاری هنگفت بندر گوادر را توسعه میدهد و از آن به عنوان یک دروازه ورود به کشورهای CIS و بخشی از کمربند جاده ابریشم بهره خواهد برد. سرعت کار در بندر گوادر و حضور مؤثر چینیها بحث بر سر جایگاه بندر چابهار را داغ کرد و البته مقامات ایرانی همواره بر توان رقابتی بندر چابهار به ویژه از نظر امنیتی تأکید کردند.
آغاز ماجرا
برای درک اهمیت چندبُعدی بندر چابهار و در نتیجه بحث و جدل بر سر حضور هندیها، باید کمی به عقب برگشت. متأسفانه استان سیستانوبلوچستان با داشتن سواحل طلایی و حُسن همجواری در منطقه که فرصتی بینظیر را در ایفای نقش تجاری در اختیار آن قرار میدهد، پیوسته دچار محرومیت و فقر بوده است. این مردم کهن و پرتلاش امید فراوانی دارند تا رونق دوباره بندر چابهار جانی دوباره به پیکره اقتصادی این دیار ببخشد. با توجه به بیکاری فراگیر در این منطقه، توسعه چابهار به معنای ایجاد فرصتهای شغلی گسترده خواهد بود.
از سوی دیگر، این بندر تنها بندر اقیانوسی ایران به شمار میرود. در شرایطی که به نظر میرسد خلیجفارس در زمانی نهچندان دور به دلایل سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیک با خطر کاهش تردد کشتیها مواجه خواهد بود، بندر چابهار یک فرصت بینظیر اقتصادی است. علاوه بر این، افغانستان که این سالها مسیر توسعه و عبور از سالهای جنگ را طی میکند، با وجود بازارهای قدرتمند به دریا دسترسی ندارد و بهترین مسیر برای آنها همین بندر چابهار خواهد بود.
همچنین، بندر چابهار اهمیت انکارناپذیری در توسعه محور شرق دارد. سالهاست بحث بر سر بهرهوری از این کریدور با محوریت حوزه CIS مطرح بوده است. کشورهای محصور در خشکی فرصت فوقالعادهای برای ایران و رونق ترانزیت هستند که باید به آن توجه شود. با این تفاسیر، روشن است که بندر چابهار چه موقعیت استراتژیکی را به خود اختصاص داده است.
زمزمههای حضور هندیها
۱۴ سال پیش، یعنی سال ۲۰۰۳ میلادی و در دولت اصلاحات، هند و ایران برای توسعه بندر چابهار توافق کردند. توافقی که به دلیل تحریمهای گسترده جهانی علیه ایران عملی نشد.
با این حال، هنگامی که «شی جین پینگ»، رئیسجمهوری چین، به پاکستان رفت و قراردادی به ارزش ۴۶ میلیارد دلار را در زمینه انرژی و زیرساخت امضا کرد، هند نیز تصمیم گرفت بیش از این معطل نکد.
اردیبهشتماه سال ۹۴ بود که رویترز خبر داد، مقامات هندی برای امضای یک یادداشت تفاهم به ایران سفر کردهاند. البته هنوز، توافق برجام به نتیجه نرسیده و آمریکا به هند هشدار داده بود تا نهائی شدن این توافق صبر کند. در آن زمان، یک منبع مطلع در وزارت کشتیرانی هند به رویترز گفته بود: نمیخواهیم فرصت را از دست بدهیم و با تمام سرعت در این جهت حرکت میکنیم. در این بین البته، روابط تیرهوتار پاکستان و هند هم نقش عمدهای ایفا کرد. مشکلات این دو کشور باعث شده است هند نتواند برای صادرات به افغانستان و آسیای میانه به بندر گوادر پاکستان امیدوار باشد.
همچنین، هند که همواره علاقهمند است خود را رقیب اصلی چین معرفی کند، به دنبال آن است تا از طریق حضور در چابهار فعالیت چین در آبهای نزدیک خلیجفارس را هم مهار کند. برآوردها نشان میدهد استفاده از کریدور شمال و جنوب برای انتقال کالا به افغانستان، آسیای میانه، عراق، روسیه و حتی اروپا میتواند تا ۳۰ درصد باعث کاهش در هزینهها شود.
ماجرای ثبت قرار داد
سرانجام ۱۷ شهریور سال گذشته، ترکان اعلام کرد این توافق امضا شده است و در ادامه به سرعت موضعگیریها علیه این توافق آغاز شد.
نمایندگان مجلس بلافاصله موضع گرفتند. برخی از کارشناسان نیز به خوب بودن این توافق تردید داشتند. البته، هند روی کاغذ یکی از بهترین گزینهها برای حضور در چابهار است. آنها اقتصاد روبهرشدی دارند.
رقابت سنتی آنها با پاکستان و تلاش هند برای مهار چین دلایل مهمی است. اما جدیت نداشتن هند در پیگیری این امر باعث شده هنوز هم حضور هندیها چندان شفاف به نظر نرسد. بسیاری عقد قرارداد با هند را جذب سرمایهگذاری و تقویت اقتصاد کشور میدانند و البته گروهی اعتقاد دارند این قرارداد با روح اقتصاد مقاومتی منافات دارد. واقعیت این است که ۸۵ میلیون دلار سرمایهگذاری در مقابل حجم سرمایهگذاری انجامشده در بندر چابهار اصلا چشمگیر نیست، بلکه آنچه عمدتا سبب چنین موضعگیریهایی شده، تعلل و تأخیر طرف هندی است.
رسانههای هندوستان به تازگی اعلام کردند هند با نگرانی سیاستهای ترامپ در قبال ایران را دنبال میکند. آنها نگران تحریمهای مجدد هستند و این نکتهای است که باید به آن توجه شود.
با این حال، دولت هند، نیتین گادکاری، وزیر حملونقل این کشور را برای حضور در مراسم تحلیف حسن روحانی، رئیسجمهوری، به ایران فرستاد تا نشان دهد به تعهداتش پایبند و علاقهمند است کارش را ادامه دهد.
باید منتظر ماند و دید هند کدام راه را انتخاب میکند.
نظرات بسته شده است.