دریا در فصل‌های خاموش؛ فرصت از دست‌رفته گردشگری نیمه دوم سال!

سی نیوز-* هر سال با پایان تابستان، ساحل‌های ایران به خواب می‌روند.در شمال، چترهای رنگی از کنار دریا جمع می‌شوند، غرفه‌ها تعطیل می‌گردند و مسافران تابستانی جای خود را به بادهای خزری می‌دهند. در جنوب، هرچند گرما فروکش می‌کند و هوا برای سفر دل‌انگیز می‌شود، اما بسیاری از بنادر همچنان در مدار صیادی باقی می‌مانند و ظرفیت گردشگری‌شان مغفول می‌ماند.
این سکوت فصلی در سواحل کشور، در حالی ادامه دارد که ایران با بیش از پنج‌هزار و هشتصد کیلومتر نوار ساحلی، می‌تواند در تمام ماه‌های سال، چرخ گردشگری خود را به گردش درآورد. اما در عمل، بخش مهمی از سواحل ایران فقط در چند ماه از سال زنده‌اند و در باقی ماه‌ها به «فصل خاموش» فرو می‌روند.

در نگاه نخست، این خاموشی طبیعی به نظر می‌رسد؛ چراکه در شمال، سرمای پاییز و زمستان مانع از حضور گردشگران می‌شود و در جنوب، تابستان‌های طاقت‌فرسا گردشگران داخلی را از سفر بازمی‌دارد. اما واقعیت فراتر از شرایط آب‌و‌هوایی است. آنچه باعث شده دریا در نیمی از سال خاموش بماند، نبود رویکرد توسعه‌ی چهارفصل و نگاه پیوسته به گردشگری دریایی است؛ نگاهی که در بسیاری از کشورهای ساحلی جهان، اساس سیاست‌گذاری اقتصادی محسوب می‌شود اما در کشورما هنوز شکل نگرفته است.

 کاسپین؛ دریایی که پس از تابستان خاموش می‌شود

دریای کاسپین از دیرباز بخشی از هویت شمال ایران بوده است. از تورهای صیادی انزلی و کیاشهر گرفته تا قایق‌های چوبی بندر ترکمن، زندگی بسیاری از مردم این خطه با آب گره خورده است. اما با پایان شهریور، انگار پرده‌ای میان مردم و دریا کشیده می‌شود.
اکنون گردشگری شمال به‌طور کامل با گرما و آفتاب گره خورده است. از اوایل پاییز، بسیاری از تفرجگاه‌های ساحلی تعطیل می‌شوند و بخش خصوصی ترجیح می‌دهد تا نوروز بعدی صبر کند. این در حالی است که در همین زمان، دریا چهره‌ای متفاوت پیدا می‌کند: آرام‌تر، خلوت‌تر و مناسب برای تجربه‌های جدید گردشگری مانند ماهیگیری تفریحی، تورهای آموزشی صیادی، پرنده‌نگری، عکاسی طبیعت و بوم‌گردی ساحلی.

در کشورهای حاشیه بالتیک یا اسکاندیناوی، فصل سرد سال به فرصتی برای جذب گردشگران ماجراجو تبدیل شده است. تورهای زمستانی در سواحل سرد، بازدید از بنادر تاریخی، تجربه‌ی غذاهای دریایی فصلی و تورهای آموزشی در کنار صیادان محلی بخشی از برنامه‌های گردشگری آنان است. در ایران نیز چنین ظرفیتی وجود دارد.
همان‌طور که هادی حق‌شناس، استاندار گیلان گفته است: «در کنار صید، می‌توان از ظرفیت گردشگری در نیمه دوم سال برای ایجاد اشتغال پایدار بهره گرفت.» اما این ایده هنوز به برنامه تبدیل نشده است. زیرساخت‌های گردشگری شمال، به جای تطبیق با فصل، به تعطیلی پناه می‌برند و نگاه کوتاه‌مدت اقتصادی باعث شده گردشگری کاسپین تنها در چند ماه از سال فعال باشد.

 جنوب؛ دریا در اوج زیبایی، اما بدون برنامه

در نقطه مقابل، خلیج فارس و دریای عمان در نیمه دوم سال بهشت گردشگری‌اند.از آبان تا اردیبهشت، آب و هوا در سواحل جنوبی معتدل و دلپذیر است. در این ماه‌ها، آب‌های نیلگون و جزایر مرجانی، بهترین شرایط را برای غواصی، قایق‌سواری، تورهای دریایی و بوم‌گردی فراهم می‌کنند. اما با وجود این مزیت طبیعی، گردشگری دریایی جنوب هنوز در حد تورهای پراکنده و فعالیت‌های غیرمنسجم باقی مانده است.

در حالی که کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند امارات، قطر و عمان، بخش مهمی از درآمد خود را از گردشگری دریایی زمستانی به دست می‌آورند، در بنادر جنوبی ایران بسیاری از اسکله‌ها هنوز تنها برای صیادی فعال‌اند.
سازمان بنادر و دریانوردی، شیلات، و وزارت میراث فرهنگی هرکدام بخشی از این حوزه را در اختیار دارند اما سیاست واحدی برای توسعه گردشگری دریایی وجود ندارد. نبود تبلیغ بین‌المللی، ضعف در تسهیلات اقامتی دریایی، و محدودیت در ارائه مجوزهای قایق‌های تفریحی باعث شده بسیاری از فرصت‌ها از دست برود.

از قشم تا چابهار، از بوشهر تا بندر لنگه، ظرفیت‌های بکر فراوانی وجود دارد: سواحل ماسه‌ای، جنگل‌های حرا، خورها، جزایر کوچک و فرهنگ ساحل‌نشینی. اما گردشگری این مناطق به فصل خاصی محدود نیست و می‌تواند به مقصدی چهارفصل تبدیل شود.
در زمستان، تماشای دلفین‌ها و پرندگان مهاجر، بازدید از صنایع دستی ساحلی، شرکت در آیین‌های بومی دریایی و اقامت در بوم‌گردی‌های ساحلی تجربه‌هایی است که هنوز بازاریابی نشده‌اند.

حلقه گمشده؛ پیوند گردشگری با معیشت صیادان

در بسیاری از مناطق جهان، صیادان در فصل غیرصیادی به راهنمای گردشگران تبدیل می‌شوند.در نروژ، ژاپن، اسپانیا و حتی در برخی کشورهای آفریقایی، طرح‌هایی وجود دارد که در آن ماهیگیران محلی، تورهای آموزشی صید یا قایق‌سواری برگزار می‌کنند. به این ترتیب، نه‌تنها درآمدشان در فصل رکود حفظ می‌شود بلکه گردشگران تجربه‌ای اصیل و واقعی از دریا به دست می‌آورند.
در ایران نیز چنین ظرفیتی وجود دارد. صیادان کاسپین در ماه‌های پاییز و زمستان بیکار می‌شوند و در جنوب نیز در فصل گرما کمتر صید می‌کنند. اگر ساختار قانونی و بیمه‌ای مناسبی برای اشتغال فصلی طراحی شود، می‌توان این قشر را وارد صنعت گردشگری کرد.

گردشگری تجربه‌محور، که بر «تجربه زیستن با جامعه محلی» استوار است، دقیقاً با روح زندگی ساحل‌نشینان سازگار است. صیادان می‌توانند روایتگران دریا باشند، نه فقط بهره‌برداران آن. اما تحقق این ایده نیازمند آموزش، حمایت تسهیلاتی و حضور بخش خصوصی خلاق است. در حال حاضر، هیچ برنامه‌ی ملی برای اتصال تعاونی‌های صیادی به شرکت‌های گردشگری وجود ندارد، در حالی که این همکاری می‌تواند معیشت ساحلی را دگرگون کند.

 آموزش، بیمه و فرهنگ‌سازی؛ سه رکن مغفول

احیای فصل‌های خاموش دریا بدون آموزش جوامع ساحلی ممکن نیست.صیادان، لنج‌داران و اهالی روستاهای ساحلی باید مهارت‌های گردشگری، میزبانی، ایمنی دریایی و بازاریابی محلی را بیاموزند. در کنار آن، دولت باید الگوهای بیمه‌ای متناسب با فعالیت‌های فصلی ایجاد کند تا صیادان با خیال آسوده وارد عرصه گردشگری شوند.
همچنین فرهنگ عمومی جامعه باید از نگاه تفریحی صرف به دریا فاصله بگیرد. دریا نه فقط محل شنا و آفتاب گرفتن، بلکه عرصه‌ای برای تجربه فرهنگی، زیست‌محیطی و تاریخی است.

 دریا به مثابه سرمایه‌ی ملی

دریا در ایران همچنان در ذهن بسیاری، مرزی آبی است نه فرصتی تمدنی.در حالی که در کشورهای موفق دریایی، دریا مرکز شکل‌گیری شهرها، اقتصاد و حتی هویت ملی است، در ایران بیشتر به پشت آن زندگی می‌کنیم. نگاه رو به دریا یعنی استفاده از تمام ظرفیت‌های آن؛ از شیلات و بندرسازی گرفته تا گردشگری، آموزش، پژوهش و هنر.دریا می‌تواند پلی میان نسل‌ها باشد. کودکان امروز اگر در مدارس خود دریا را بشناسند، در آینده از آن مراقبت خواهند کرد. گردشگری دریایی می‌تواند این شناخت را در سطح جامعه گسترش دهد؛ زیرا مردم وقتی با دریا زندگی کنند، ارزش آن را بهتر درک می‌کنند.

ایران چهار دریا دارد؛ کاسپین در شمال، و خلیج فارس، عمان و مکران در جنوب.هر کدام از این پهنه‌ها می‌توانند در ماه‌هایی از سال مقصدی ویژه برای گردشگری باشند. اما نبود مدیریت یکپارچه، نگاه فصلی، ضعف زیرساخت و کمبود تبلیغات باعث شده دریاهای کشور بخشی از سال را خاموش بگذرانند.در حالی که در سایر کشورها، تقویم گردشگری با حرکت فصل‌ها تنظیم می‌شود، در ایران هنوز تقویم دریا بر پایه تعطیلات تابستانی استوار است.

اگر بخواهیم از وابستگی به گردشگری سنتی و فصلی رها شویم، باید نگاه تازه‌ای به دریا داشته باشیم؛ نگاهی که در آن، دریا همیشه زنده است.احیای فصل‌های خاموش دریا نه فقط فرصتی برای رونق اقتصادی سواحل، بلکه ضرورتی برای حفظ پیوند تاریخی ملت ایران با آب و افق‌های دور است.زیرا کشوری که رو به دریا بایستد، رو به آینده ایستاده است.

ممکن است شما دوست داشته باشید

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.