صیادان، میراثداران دریا و قربانیان توسعه!
سی نیوز-*صیادی، یکی از کهنترین مشاغل ایران، ریشهای عمیق در فرهنگ و تاریخ مناطق ساحلی این سرزمین دارد. از سواحل سرسبز دریای کاسپین در شمال تا آبهای گرم خلیج فارس و دریای عمان در جنوب، صیادان قرنهاست که با دریا همزیستی دارند و زندگی هزاران خانواده به این حرفه وابسته است. با این حال، این میراث ارزشمند امروز در محاصره چالشهای متعددی قرار گرفته است: بحرانهای اقتصادی، فشارهای اقلیمی، سیاستگذاریهای ناکارآمد و صید غیرمجاز. این گزارش به بررسی عمیقتر این مسائل و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای نجات این صنعت حیاتی میپردازد.
معیشت صیادان در تنگنا
فشارهای اقتصادی
صیادان ، چه در شمال و چه در جنوب، با مشکلات اقتصادی مشابهی دست و پنجه نرم میکنند. افزایش سرسامآور هزینههای سوخت و نگهداری قایقها، تورم در قیمت تجهیزات صیادی نظیر تور، موتور و ادوات ماهیگیری، و کاهش درآمد ناشی از افت ذخایر ماهی، معیشت این قشر را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. به عنوان مثال، در دریای کاسپین، کاهش چشمگیر گونههای ارزشمند، بسیاری از صیادان سنتی را وادار به ترک این حرفه کرده است. در خلیج فارس و دریای عمان نیز، رقابت نابرابر با شناورهای صنعتی مجهز و محدودیتهای بینالمللی، از جمله تحریمها که دسترسی به بازارهای جهانی را دشوار کرده، فشار مضاعفی بر صیادان بومی وارد آورده است.
تأثیرات اجتماعی
این مشکلات اقتصادی تنها به کاهش درآمد محدود نمیشود؛ بلکه پیامدهای اجتماعی گستردهای نیز به دنبال دارد. بسیاری از صیادان جوان به دلیل نبود چشمانداز پایدار، به مشاغل دیگر یا مهاجرت به شهرهای بزرگ روی میآورند.
تغییرات اقلیمی و تأثیرات زیستمحیطی
گرمایش آبها و جابهجایی گونهها
تغییرات اقلیمی اثری عمیق بر اکوسیستمهای دریایی کشورمان گذاشته است. افزایش دمای آبهای دریای کاسپین و خلیج فارس، مسیر مهاجرت گونههای ماهی را تغییر داده و در برخی موارد، زیستگاههای کلیدی را غیرقابل سکونت کرده است. کاهش سطح اکسیژن در آب، بهویژه در مناطق عمیقتر، رشد و بقای گونههای حساس را مختل کرده است. برای مثال، گونههای تجاری مانند ماهیان خاویاری که روزگاری ستون اقتصادی صیادان شمال بودند، اکنون به دلیل تغییرات زیستمحیطی و صید بیرویه در آستانه انقراض قرار دارند.
آلودگی و تخریب زیستگاهها
آلودگی ناشی از پسابهای صنعتی، کشاورزی و شهری که به رودخانهها و دریاها سرریز میشود، کیفیت زیستگاههای دریایی را به شدت کاهش داده است. خشکسالیهای متوالی نیز با کاهش جریان آب رودخانهها، مانع از تجدید طبیعی ذخایر ماهی در مناطق ساحلی شده است. در خلیج فارس، نشت نفت، زبالههای پلاستیکی و فعالیتهای صنعتی ساحلی، به تخریب صخرههای مرجانی و دیگر زیستگاههای کلیدی منجر شده است.
کارشناسان محیط زیست هشدار میدهند که در صورت ادامه روند کنونی، تا چند دهه آینده بسیاری از گونههای تجاری در آبهای ایران به شدت کاهش خواهند یافت یا حتی منقرض خواهند شد. این امر نه تنها صیادان، بلکه کل زنجیره اقتصادی وابسته به صید، از جمله بازارهای محلی و صنایع تبدیلی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
صید غیرمجاز؛ تهدیدی پنهان
یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی صنعت صیادی ، صید غیرمجاز و بیرویه است. در دریای کاسپین، استفاده از تورهای غیرقانونی با چشمههای ریز، صید گونههای نابالغ را افزایش داده و به کاهش ذخایر منجر شده است. در جنوب، شناورهای بدون مجوز، بهویژه از کشورهای همسایه، با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، منابع دریایی را به طور گسترده برداشت میکنند. این فعالیتها نه تنها ذخایر ماهی را تهدید میکند، بلکه بازار صیادان قانونی را نیز مختل کرده و رقابت ناعادلانهای ایجاد میکند.
پیامدهای صید غیرمجاز
صید غیرمجاز علاوه بر کاهش منابع، به بیاعتمادی میان صیادان و نهادهای نظارتی منجر شده است. فقدان نظارت مؤثر و کمبود امکانات برای گشتزنی دریایی، این مشکل را تشدید کرده است. در برخی مناطق، صیادان محلی گزارش دادهاند که شناورهای غیرمجاز حتی به تجهیزات آنها آسیب میرسانند یا با ایجاد ناامنی، صید را برایشان دشوارتر میکنند.
راهکارهای پیشنهادی؛ سیاستهای حمایتی و پایدار
برای نجات صنعت صیادی و حمایت واقعی از صیادان، دیگر سیاستهای مقطعی مانند افزایش سهمیه سوخت یا ارائه وامهای کمبهره پاسخگو نیست. این صنعت نیازمند رویکردی پایدار، چندبُعدی و هماهنگ است تا هم منابع دریایی حفظ شود و هم معیشت صیادان تضمین گردد.
یکی از مهمترین محورهای این رویکرد، مدیریت پایدار منابع دریایی است. ایجاد مناطق حفاظتشده دریایی میتواند به بازسازی ذخایر ماهی و حفظ گونههای در معرض خطر کمک کند. همچنین تعیین سهمیههای صید علمی و مبتنی بر دادههای زیستمحیطی مانع از بهرهبرداری بیرویه خواهد شد. در کنار آن، استفاده از فناوریهای نوین مانند سامانههای ماهوارهای و پهپادها برای نظارت بر صید غیرمجاز، گامی اساسی در مدیریت کارآمد منابع به شمار میرود.
در گام بعد، توسعه فناوری و آموزش اهمیت ویژهای دارد. تأمین تجهیزات مدرن و کممصرف برای صیادان بومی نهتنها بهرهوری را بالا میبرد بلکه هزینهها را کاهش میدهد. برگزاری دورههای آموزشی برای ترویج روشهای صید پایدار و کاهش صید ضمنی (bycatch) میتواند هم به حفظ تنوع زیستی و هم به افزایش درآمد صیادان کمک کند. علاوه بر این، تشویق صیادان به استفاده از فناوریهای ردیابی در مدیریت بهتر صید و برنامهریزی اقتصادی نقش مهمی دارد.
بخش دیگری از این راهکارها، ایجاد زنجیرههای ارزش افزوده است. توسعه صنایع تبدیلی مانند کنسروسازی، تولید غذاهای دریایی فرآوریشده و محصولات با ارزش افزوده بالا باعث میشود صیادان تنها به فروش خام ماهی وابسته نباشند. تسهیل دسترسی به بازارهای بینالمللی از طریق کاهش موانع صادراتی نیز فرصتهای تازهای برای افزایش درآمد به وجود خواهد آورد.
در کنار اینها، حمایتهای اقتصادی و اجتماعی برای صیادان ضروری است. ارائه بیمههای تخصصی میتواند خسارات ناشی از تغییرات اقلیمی یا کاهش ذخایر را جبران کند. همچنین ایجاد تعاونیهای صیادی نهتنها قدرت چانهزنی صیادان را افزایش میدهد بلکه هزینههای تولید را هم کاهش میدهد. حمایت از زنان و خانوادههای صیادان از طریق ایجاد فرصتهای شغلی مکمل، مانند صنایع دستی دریایی، نیز به تقویت اقتصاد محلی کمک میکند.
و نهایتاً، مقابله با بحرانهای محیطزیستی باید در اولویت باشد. مقابله با تغییرات اقلیمی از طریق سرمایهگذاری در پروژههای احیای زیستگاههای دریایی، مانند بازسازی صخرههای مرجانی، میتواند بخشی از آسیبهای واردشده را جبران کند. در عین حال، کاهش آلودگیهای ورودی به دریا با مدیریت بهتر پسابها و زبالهها، تضمینی برای سلامت و پایداری اکوسیستمهای آبی خواهد بود.
آینده صیادی؛فرصتی برای احیا یا فاجعهای در انتظار
صنعت صیادی فراتر از یک حرفه اقتصادی، بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی مناطق ساحلی است. رقص قایقها بر امواج، داستانهای صیادان و آداب و رسوم دریایی، همه بخشی از میراث غنی این سرزمین هستند. اما این میراث امروز در معرض خطر است. اگر سیاستگذاران و جامعه امروز برای حمایت از صیادان و حفاظت از منابع دریایی اقدام نکنند، نه تنها معیشت هزاران خانواده به خطر خواهد افتاد، بلکه بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران برای همیشه از دست خواهد رفت.
نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.