زنگزور؛ حلقه محاصره ژئوپلیتیکی ایران!

سی نیوز-*با میزبانی شخصی دونالد ترامپ در کاخ سفید، نخست‌وزیر ارمنستان نیکول پاشینیان و رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان الهام علی‌اف روز جمعه توافقی را امضا کردند که به گفته حامیانش، گامی تاریخی برای پایان دادن به دهه‌ها مناقشه در قفقاز جنوبی است. اما در تهران و مسکو این توافق نه نشانه صلح، بلکه زنگ خطری جدی تلقی می‌شود؛ هشداری از آغاز دور تازه‌ای از رقابت‌های ژئوپلیتیکی که می‌تواند به محاصره ترانزیتی ایران منجر شود.

در قلب این توافق، گذرگاه استراتژیک «زنگزور» قرار دارد که حالا در اسناد رسمی واشینگتن با نام پرطمطراق «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» (TRIPP) شناخته می‌شود. این مسیر قرار است استان سیونیک ارمنستان را به نخجوان و سپس ترکیه متصل کند، شامل جاده، خط‌آهن، خطوط نفت و گاز و فیبر نوری باشد، و برای دهه‌ها تحت مدیریت یک شرکت آمریکایی اداره شود.

حامیان این پروژه معتقدند که مسیر زنگزور می‌تواند آسیای مرکزی و قفقاز را بدون عبور از ایران یا روسیه به اروپا وصل کند؛ کوتاه‌تر و سریع‌تر از مسیرهای فعلی و با ظرفیت درآمدزایی بالا برای کشور میزبان و سرمایه‌گذاران. اما مخالفان، به‌ویژه در ایران، می‌گویند این «کریدور» عملاً بخشی از نقشه‌ای شوم است که ترامپ شخصاً طراحی کرده تا نقش ترانزیتی و ژئوپلیتیکی ایران را حذف و نفوذ آمریکا و ناتو را تا پشت مرزهای شمالی کشور بکشاند.

نگرانی‌های تهران؛ از تهدید مرز تا محاصره اقتصادی

علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، پیش‌تر هشدار داده بود که هرگونه تلاشی برای ایجاد این دالان بدون نظر ایران، با «برخورد محکم» مواجه خواهد شد. وزارت خارجه ایران نیز در بیانیه‌ای با وجود استقبال از اصل صلح، نسبت به «پیامدهای منفی مداخله خارجی در مجاورت مرزهای مشترک» ابراز نگرانی کرده و تأکید نموده که چنین توافق‌هایی باید بدون حضور و مدیریت قدرت‌های بیرونی انجام شود.

برخی تحلیلگران داخلی، «مسیر ترامپ» را یک پروژه چندلایه می‌دانند: ظاهر آن اقتصادی و زیرساختی است، اما با پیوست امنیتی و نظامی همراه است که در آینده می‌تواند به استقرار نیرو یا تجهیزات ناتو در حساس‌ترین نقطه اتصال ایران، ارمنستان و آذربایجان منجر شود. آنها هشدار می‌دهند که سپردن مدیریت این شاهراه به آمریکا، عملاً ایران را در معادلات حمل‌ونقل اوراسیا به حاشیه خواهد راند.

راهکارهای پیشنهادی کارشناسان

کارشناسان سه مسیر موازی برای مقابله با این سناریو پیشنهاد می‌کنند:
۱. دیپلماسی فعال و رسانه‌ای برای افشای اهداف واقعی پروژه و جلب حمایت کشورهایی که منافعشان با حذف ایران همخوانی ندارد.
۲. تسریع در تکمیل و توسعه کریدورهای جایگزین از جمله مسیر شمال–جنوب و گسترش همکاری‌های ترانزیتی با روسیه، هند، آسیای مرکزی و حتی ارمنستان.
۳. ایجاد ضمانت‌های حقوقی و امنیتی از طریق توافقات دوجانبه و چندجانبه برای جلوگیری از استفاده نظامی یا امنیتی از این گذرگاه‌ها.

بازی پیچیده قفقاز

واقعیت این است که توافق روز جمعه، هنوز به معنای «صلح کامل» میان باکو و ایروان نیست. اختلاف بر سر نحوه کنترل عبور، مقررات مرزی و سرنوشت برخی پناهجویان قره‌باغ همچنان وجود دارد. اما برای ترامپ، همین تعهد سیاسی کافی است تا پرچم آمریکا را بر شاهراهی بکوبد که نه‌تنها تراز اقتصادی منطقه را تغییر می‌دهد، بلکه نقشه ژئوپلیتیک قفقاز را هم بازنویسی می‌کند.

اکنون پرسش اصلی این است: آیا «مسیر ترامپ» قرار است پلی برای صلح باشد یا قطعه‌ای از پازل محاصره ژئوپلیتیکی ایران؟ پاسخی که به آن داده می‌شود، می‌تواند مسیر سیاست خارجی و راهبرد ترانزیتی کشور را برای دهه‌های آینده تعیین کند.

ممکن است شما دوست داشته باشید

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.