چین و آینده مناسبات راهبردی با ایران
سی نیوز–تحلیل-حمایت چین با امضای بیانیه مشترک چین و امارات متحده عربی در رابطه با جزایر سهگانه خلیج فارس واکنشهای متعددی را به همراه داشته است. این اقدام چین، به عنوان متحد منافع مشترک راهبردی ایران، میتواند تأثیرات مختلفی بر روابط ایران و چین و همچنین بر منطقه خلیج فارس داشته باشد. در ادامه، به تحلیل این موضوع از منظر منافع ایران پرداخته میشود.
1.ادعای امارات درباره حاکمیت جزایر :
امارات متحده عربی ادعا میکند که حاکمیت بر جزایر سهگانه (ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک) در طول تاریخ به عهده حاکمانی با قومیتهای عرب بوده و تفاهمنامه سال 1971 تحت فشار به امضا رسیده است. اما باید توجه داشت که ایران همواره کشوری چندقومیتی بوده و تمام این قومیتها از جمله اعراب باملیت ایرانی در این سرزمین زندگی کردهاند و هنوز هم زندگی میکنند. حاکمیت محلی شارجه و رأسالخیمه که از بریتانیا واگذار شده بود، نمیتواند دلیلی برای ادعای مالکیت این جزایر باشد. اسناد تاریخی و حقوقی نیز به هیچ وجه ادعای امارات را تأیید نمیکنند.
2.تحلیل تاریخی:
دکتر پیروز مجتهدزاده مورخ و ایرانشناس، محقق و کارشناس مسائل و مطالعات سیاسی اهل ایران است؛ او در مقالهای به نام «ادعای ابوظبی بر جزایر سهگانه ایرانی، ابزاری برای هویتسازی در امارات عربی متحده» اشاره میکند که این جزایر تا اوایل قرن نوزدهم بخشی از قلمروی بیچون و چرای ایران در خلیج فارس بودهاند. گسترش حضور استعماری بریتانیا در منطقه و ایجاد امارات تحتالحمایه بریتانیا باعث شد که این ادعاهای سرزمینی شکل بگیرد. اتحاد امارات متحده عربی نیز با حمایت بریتانیا از هفت شیخنشین شبه جزیره مَسنَدم شکل گرفت و پس از آن ادعاهای سرزمینی مطرح شد.
3.تاکتیکهای امارات:
دکتر مجتهدزاده معتقد است که طرح ادعای سرزمینی علیه دیگر کشورها، تاکتیکی کهن و مؤثر برای کشورهای تازهتأسیس است تا هویت ملی خود را قوام دهند. امارات نیز از این تاکتیک استفاده میکند تا به وحدت و هویت ملی خود برسد. این ادعاها بیشتر به منظور تسهیل پروسه ملتسازی و تقویت هویت ملی امارات مطرح میشوند و کمتر به دنبال پذیرش عمومی یا اجماع بینالمللی هستند.
چرا چین نباید ایران را در موضع ضعف قرار دهد؟!
1.اهمیت استراتژیک ایران برای چین: ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای خاورمیانه، نقش حیاتی در تأمین انرژی و تجارت منطقهای دارد. چین، که به شدت به واردات نفت و گاز متکی است، نمیتواند به راحتی روابط خود با ایران را تضعیف کند. همکاریهای اقتصادی و تجاری بین ایران و چین، از جمله پروژههای بزرگ زیرساختی در چارچوب طرح “یک کمربند، یک جاده”، نشاندهنده اهمیت استراتژیک ایران برای چین است.
2. توازن قدرت در منطقه: ایران یکی از قدرتهای اصلی منطقه خلیج فارس است و تضعیف آن میتواند توازن قدرت را به نفع رقبای منطقهای تغییر دهد. چین باید به اهمیت استراتژیک این توازن توجه کند و در اتخاذ مواضع خود دقت بیشتری به خرج دهد. حمایت از ادعاهای امارات میتواند به نفع رقبای منطقهای چین تمام شود و در نهایت به ضرر منافع بلندمدت چین باشد.
3.همگرایی منافع اقتصادی و سیاسی: روابط اقتصادی ایران و چین، تنها به نفت و گاز محدود نمیشود. سرمایهگذاریهای مشترک در بخشهای مختلف، از جمله صنعت، معدن و فناوری، نشاندهنده همگرایی منافع اقتصادی و سیاسی دو کشور است. عدم توجه به منافع ایران میتواند این همکاریها را تحت تأثیر قرار داده و فرصتهای اقتصادی را کاهش دهد.
4. امنیت منطقهای: امنیت منطقه خلیج فارس برای چین که به واردات انرژی از این منطقه وابسته است، اهمیت زیادی دارد. ایران به عنوان یک نیروی ثباتبخش در منطقه، نقش مهمی در تأمین امنیت منطقهای دارد. تضعیف ایران میتواند به افزایش بیثباتی در منطقه منجر شود و در نهایت به ضرر چین باشد.
— حمایت چین با امضای بیانیه مشترک چین و امارات در مورد جزایر سهگانه ظاهرا چالشی برای ایران محسوب میشود، اما با رویکرد هوشمندانه و دیپلماسی فعال، ایران میتواند از این چالش به عنوان فرصتی برای تقویت موقعیت خود در منطقه و عرصه بینالمللی استفاده کند. با بهرهگیری از حمایتهای دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی از سایر کشورها، ایران میتواند به حفظ و تقویت حاکمیت خود بر جزایر سهگانه ادامه دهد و نقش مهمی در تعیین معادلات منطقهای ایفا کند.
جمهوری اسلامی ایران باید با استفاده از دیپلماسی هوشمندانه و توسعه مناسبات سیاسی ، تقویت بنیانهای اقتصادی داخلی و بین المللی، تقویت روابط با قدرتهای دیگر، بهرهگیری از ابزارهای اقتصادی و امنیتی، و اطلاعرسانی موثر، به مقابله با ادعاهای خلاف واقع امارات و رفتار نامتعارف چین بپردازد. این رویکرد میتواند به تقویت موقعیت ایران در منطقه و عرصه بینالمللی کمک کند و از منافع ملی ایران حمایت کند.
نظرات بسته شده است.