موفقیت صنعت لوازم خانگی در گرو طراحی استراتژی صنعتی
یک کارشناس اقتصادی گفت: تدوین استراتژی توسعه صنعتی و قرار گرفتن برنامه حمایت از صنعت لوازم خانگی در دورن آن، ادغام بنگاههای ناکارآمد در بنگاههای کارآمد، تمرکز حمایتهای تجاری، یارانهای، اعتباری و فنی در چند بنگاه بزرگ و کارآمد برای یک بازه زمانی مشخص، از شروط و سازوکارهای حمایت از صنعت لوازم خانگی است
به گزارش سی نیوز به نقل از خبرگزاری فارس، شرایط اقتصاد کلان تصمیمگیران اقتصادی را مجبور به اتخاذ تصمیماتی کرد که در نهایت به نفع صنعت لوازم خانگی شد. محدودیت منابع ارزی، مسائل اقتصاد بینالملل و تحریمها باعث افزایش قابل توجه نرخ ارز و ممنوعیت واردات لوازم خانگی شد. این دو اتفاق آثار بسیار قابل توجه و مثبتی برای صنعت لوازم خانگی در پی داشت. کاهش قیمت محصول داخلی در برابر کالای وارداتی و افزایش تقاضا برای خرید محصولات داخلی از نتایج این تصمیمات و اتفاقات بوده است.
در همین راستا مدتی پیش واردات لوازم خانگی کرهای هم ممنوع شد و این تصمیم بهنوعی تحکیمبخش تصمیم سال 97 دولت برای ممنوعیت واردات لوازم خانگی بود.
برای بررسی این موضوع و آثار این تصمیمات و اینکه برای بهرهبرداری اقتصاد کشور از شرایط پیش آمده با مجید شاکری متخصص مدیریت مالی و پژوهشگر اقتصادی بهگفتوگو پرداختیم که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
* سابقه طولانی اهمیت تولید لوازم خانگی و خودرو به دلیل تاثیر بر تراز پرداختها
از سال 97 به دلیل محدودیت منابع ارزی واردات لوازم خانگی ممنوع شد. به تازگی هم واردات لوازم خانگی از کره مجددا ممنوع اعلام شده است. در این میان عدهای معقتدند این سیاست خوب است موجب پر شدن ظرفیت خالی بنگاههای تولیدی در بخش لوازم خانگی خواهد شد و اشتغال را افزایش میدهد. اما عدهای دیگر میگویند این سیاست بد است و موجب کاهش رقابتپذیری تولیدکنندگان ایرانی و افزایش قیمت کالا در این بخش میشود. به نظر شما رویکرد دولت در این شرایط چگونه باید باشد؟
شاکری: برای این موضوع اساسا کلمات خوب و بد بیمعناست. سوال اصلی این است که استراتژی شما در حوزه تولید لوازم خانگی چیست؟ در ایران همیشه یک بخش مهم و پیشینی از استراتژی توسعه صنعتی مربوط به لوازم خانگی بوده است. به خاطر اثر خاصی که روی تراز پرداختهای ایران داشت و به خاطر سابقه مشکلات ارزی کشور در سال 1338.
*ویژگیهای استراتژی صنعتی چیست؟/ استراتژی میگوید چه زمانی درب واردات را ببند و چه زمانی باز کن
یعنی برای برای کاهش تقاضای ارز به صنعت لوازم خانگی داخلی توجه میشده است؟
شاکی: بله. به خاطر همین همیشه لوازم خانگی و خودرو مهمترین حوزههایی بوده که در استراتژی توسعه صنعتی ایران مدنظر بوده است. چه در دهه 40 و چه در استراتژی توسعه صنعتی در قالب برنامه توسعه دوم و سوم توسعه که کمابیش در دهه 70 و اوایل دهه 80 پیگیری شده است.
بنابراین معنای خوب یا بد در این قالب قرار میگیرد که استراتژی توسعه صنعتی چیست. استراتژی توسعه صنعتی به شما نمیگوید دربهای واردات را ببند یا باز کن. میگوید در چه مرحلهای دربهای واردات را ببند و چه زمانی باز کن. به شما میگوید در طول مسیر برخی تولیدکنندگان موجود را کنار بگذار و حمایت نکن و حتی آنها را مجبور کن در شرکت موفقتر ادغام شوند. خیلی وقتها حمایت از تولید به معنای وادار کردن یک تولید کننده ناکارا به تعطیلی است.
یک زمان ممکن است به خاطر تقاضای بالایی که برای واردات لوازم خانگی وجود دارد، رانت واردات کالاهای لوازم خانگی را به تولیدکنندگان موجود بدهید و از این ابزار برای تامین مالی بخش دیگری از فرایند برنامه توسعه صنعتی در حوزه لوازم خانگی استفاده کنید. گاهی اوقات ممکن است شما با یک تولیدکننده قطعات لوازم خانگی وارد شرایط وسیعتری شوید و در گامهای اولیه اجازه واردات به آن تولیدکننده هم بدهید. بنابراین کلماتی مانند انحصار یا عدم انحصار، تولید داخل، واردات و.. همه اینها از استراتژی توسعه صنعتی شما شروع میشود.
ممکن است لازم باشد در مراحل اولیه برای پاگرفتن یک صنعت رانت و انحصار ایجاد کنید یا لازم باشد در مرحلهای انحصاری را بردارید. این اقدامات برای یک چشمانداز 5 ساله است نه اینکه امروز چه کار کنیم. یکی از عللی که عملا سیاستگذاری ما رها شده در داخل رسانههاست بهگونهای که برای هر امر سیاستگذاری عدهای در داخل رسانهها با هم دعوا میکنند و آثار مباحث منتشر شده در رسانهها را در تصمیمگیری مدیران میبینید، نبود استراتژی توسعه صنعتی است.
نبود استراتژی توسعه صنعتی پاسخ به خیلی از سوالات است. یکی از علل آشفتگی واکنش ایران به تحریمها نبود استراتژی توسعه صنعتی است. اعم از اینکه شما درباره لوازم خانگی صحبت میکنید یا هر رشته صنعتی دیگر. ما در مرحله پیشاسیاستگذاری در حوزه لوازم خانگی هستیم.
* دولت باید به نفع تولیدکننده کاراتر رانت ایجاد کند و مانع از فعالیت تولیدکننده ناکارآمد شود
با توجه به شرایط اقتصادی ایران و نیاز کشور به داشتن یک استراتژی توسعه صنعتی، اول بگوییم کلیات این استراتژی توسعه چه چیزی میتواند باشد و از درون این استراتژی توسعه صنعتی، شاخصههای برنامه حمایت از صنعت لوازم خانگی چیست؟
شاکری: همیشه یک نقطه عظیمت داریم. مثلا در برنامه عمرانی سوم قبل از انقلاب اثر لوازم خانگی بر تراز پرداختها مدنظر بود. پس در زنجیره ارزش افزوده لوازم خانگی روی محصولاتی که راحتتر تولید میشد و ارزبری بیشتری داشت، تمرکز شد. یعنی اگر یک جایی از مونتاژ شروع شد، بخشی از استراتژی صنعتی بود. نکته مهم دیگر اینکه حتما در استراتژی توسعه صنعتی حتما باید به نفع تولیدکنندهای که بهتر و کاراتر عمل میکند، در کوتاه مدت رانت ایجاد کنید و به ضرر تولیدکنندهای که ناکارآمد است سد و مانع بگذارید و او را ناچار کنید بنگاهش را در بنگاه کاراتر ادغام کند.
* دیگر نباید به تولیدکننده ناکارآمد فرصت داد
نباید به تولیدکننده ناکارامد فرصت داد؟
شاکری: اصلا. شما در نهایت میخواهید بهترین تولید لوازم خانگی داخلی را داشته باشید تا زمین اینکه نیازهای داخلی کشور را پوشش میدهد روی تراز پرداختها هم فشار وارد نکند. بنابراین اصلا فرصت ندارید که بخواهید به بنگاههای غیرکارا فرصت بدهید. شما وقتی انحصار به صورت عام ایجاد میکنید و نرخ ارزی بالاتر از نرخ تعادلی دارید در عمل ناخواسته فرصت را ایجاد کردهاید. این حمایتگرایی ناخواستهای که رخ داده است باید بهای آن را هم به دست آورد. بهای آن به دست آورد حدی از کارآمدی است و دولت حق دارد مانع از توزیع سود در برخی بنگاهها شود و مواردی از این دست.
* سوالات که استراتژی صنعتی باید به آن پاسخ دهد
قوانین اقتصادی و تجاری ما اجازه این اقدامات را به دولت میدهد؟
شاکری: خیلی از موارد را با همین قوانین موجود هم میشود انجام داد. اما پیش از اینها سوال این است که دولت و حاکمیت چه میخواهد. آقای فاطمی امین گفته است ما با تولیدکنندگان لوازم خانگی صحبت کردیم و قرار شده است تا دو سال آینده میزان تولید 2 برابر شود. این شبهی از استراتژی صنعتی است اما مشخص نیست چرا باید در طول 2 سال 2 برابر شود. چه برنامه عملیاتی برای آن دیده شده است؟ کدام شرکتها؟ آیا تولید یخچال در اولویت است یا اجاق گاز؟
چرا اینها اولویت باشد؟ چه بازار مصرفی برای آن دیده شده است؟ آیا بعد از دو سال که تولید 2 برابر شد برای طرف تقاضا برنامهای در نظر گرفته شده است؟ مثلا هدفگذاری میکنیم در بازار عراق، افغانستان و سوریه و کشورهای همسایه صادرات افزایش یابد. آیا از اکنون زیرساختهای توسعه صادرات به این کشورها به وجود آمده است؟ برای این افزایش صادرات چه برنامهای داریم؟
نظام تامین مالی چه نقشی میتواند ایفا کند؟
شاکری: همین الان که نظام بانکی با تورم پنجاه و چند درصد، تسهیلات با نرخ 18 درصد با همه حواشی که یک مقدار نرخ سود را بالاتر میبرد، بزرگترین رانت را به تولیدکنندگان میدهد. هیچ اشکالی ندارد که این رانت را به تولیدکنندگان بدهیم اما بفهمیم که داریم رانت میدهیم و مابهازای آن بستانیم. یا با آزادسازی نرخ بهره تسهیلات حوزههای مشخصی از تسهیلات برای مصارف مشخص و مابهازای مشخصی ترجیحات نرخ بهرهای کنیم یا با مشارکت حقوقی بانکها هزینه تامین مالی را برای بنگاههای مورد نظر کاهش دهد.
* همه حمایتها از صنعت لوازم خانگی باید در چند شرکت کارآمدِ بزرگ محدود شود/ ناکارآمدها ادغام شوند
یعنی شما معتقدید باید برویم به سمت چند شرکت بزرگ لوازم خانگی و همه حمایتها در این صنعت محدود به این شرکتها شود؟
شاکری: بله. تمرکز اعتباری، تمرکز گمرکی و حمایت صادرات روی این چند شرکت. در برخی موارد حمایت از تولید یعنی مانع از برخی تولیدات دیگر.
سایر شرکتهای فعال در این عرصه در زنجیره ارزش شرکتهای اصلی قرار بگیرند؟
شاکری: بله. یا اینکه در داخل شرکتهای اصلی و کارآمد ادغام شوند. هیچ دلیلی ندارد برای توسعه اجازه دهیم شرکت جدید راهاندازی شود.اتفاقا باید صدور مجوز برای شرکت جدید در برخی صنایع ازجمله صنعت لوازم خانگی باید محدود و یا متوقف شود.
* استراتژی صنعتی مشخص میکند که چه زمانی باید از بنگاه حمایت کرد و چه زمانی حمایتها را برداشت
به نظر میرسد در برخی بخشهای صنعتی باید به این سمت حرکت کنیم چون تجربه بسیاری از کشورها این را ثابت کرده است. مثلا مگر کره جنوبی چند تا شرکت مثل ال جی و سامسونگ دارد؟
شاکری: دقیقا ایدهای که عرض کردم برگرفته از ایده کره است. کرهجنوبی که بهزور ادغامها را انجام میداد. با زور ژنرال پارک ادغامها انجام شد و روش خاص شرق آسیایی برای توسعه صنعتی در پیش گرفت که این روشها نقاط قوت و ضعف خودش را دارد. چون ما یک بار یک دهه را با این روش تجربه کردیم. اینکه شما چه زمانی باید دست از حمایت بردارید و وقتی شرکت به یک غول تبدیل شد رفتار حاکمیت با آن چگونه باید باشد، بحث است که باید به آن فکر کرد اما الان در شرایطی که قرار داریم و نرخ ارز بالا رفته و به اجبار واردات محدود شده است، به سراغ تکالیف استراتژی توسعه صنعتی هم از منظر پشتیبانیها و هم از منظر محدودیتهایش باشیم.
* تولید نفت شیل با پشتیبانیهای جدی دولت آمریکا به نتیجه رسید
بررسی فرایند توسعه صنعتی در آمریکا نشان میدهد اغلب صنایع در هر رشتهای، ابتدا با حمایتهای ویژه دولت پا گرفته و قدرتمند شده است. درواقع اگر حمایتهای ویژه دولت مثل تعرفه بالا و حمایتهای یارانهای و اعتباری و حتی معافیت مالیاتی نبود، بسیاری از صنایع در این کشور نمیتوانستند به مرحله بلوغ برسند. حدود یک قرن سیاستهای حمایتی و تعرفهای برای حمایت از صنایع وضع شد و پس از شکلگیری استحکامات مالی، فنی و اقتصادی و انباشت دانش و تجربه در صنایع مختلف، سیاست تجارت آزاد زمانی توسط آمریکا ترویج شد. بخشی از حمایتها به شکل معافیت مالیاتی مشروط به سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه و یا خرید تکنولوژی جدید بوده است.
شاکری: در داخل آمریکا حمایت دولت از یک بنگاه و صنعت و فناوری و لغو آن حمایتها پس از چند سال یا چند دهه خیلی عادی است. شرکت کوکاکولا اساسا روی حمایت دولت از این شرکت برای سهمیه شکر بالا آمده است. یعنی کوکاکولا در زمان جنگ جهانی دوم به روشی این نوشیدنی را نوشیدنی جبهههای جنگ جا انداخت و به این شکل رشد کرد. اما آیا بعدا هم این نوع پشتیبانی ادامه پیدا کرد؟ خیر.
کل صنعت نفت شیل کاملا یک نقطه کانونی پشتیبانی همه جانبه اعتبارات، معافیتهای مالیاتی، تغییرات نوآورانه و حتی تعیین خط مشی در سیاستهای خارجی به مرحله بلوغ خود رسید اما این به معنای آن نیست که در دولت بایدن هم این سیاست به این شکل ادامه مییابد. آن هم با یک فاصلهگذاری منطقی کل ساختار حمایتی را تغییر داده است.
*لغو حمایتها در دوران بلوغ بنگاه
این هنر که ما در مرحله حمایت از بنگاه اقتصادی باقی نمانیم، یک مساله بسیار مهم است. وقتی کفش ملی را ساختیم و با حمایت دولت و حاکمیت رشد کرد، یکی از مسئولان وقت در حکومت پهلوی در خاطرات خود میگوید این مساله در نظام سیاستگذاری فهم نمیشد که چرا نباید دیگر از کفش ملی حمایت کرد.
در حالی که حمایت از صنایع معمولا حمایت از صنایع نوپا و جدید است و بعد از آن صنعت به مرحله بلوغ خود رسید باید حمایتها را لغو کرد چون آن بنگاه میتواند روی پای خود بایستند و اگر متکی به حمایتهای دولت باقی بماند از نوآوری و خلاقیت خواهد ماند و به تدریج سقوط خواهد کرد.
ما امروز نیازمند یک برنامه توسعه عمودی هستیم که بخشهای مشخصی را هدف قرار دهد. مثلا بگوید اولویت من توسعه کارخانهای و توسعه شهری است و اولویت من اینهاست و مسائل دیگر را فعلا کنار میگذارم. سایر بخشها مهم هستند اما فعلا در سطح قاعدهگذاری و مقرراتگذاری به آنها توجه میکنیم. چون اولویت اول نیستند. چون امکانات محدود است و باید روی بخشهای مشخصی تمرکز کرد.
بهطور خاص به خاطر سابقهای که ما در تراز پرداختها داریم همچنان میتوانیم بگوییم که لوازم خانگی، پوشاک و خودرو اولویتهای شماره یک نوشتن استراتژی توسعه صنعتی ما هستند. اشتباه است که فکر کنیم استراتژی صنعتی یعنی نوشتن یک کتابچه و بعد شروع کنیم به اجرا. باید به صورت گوشهای و موردی شروع کنیم و بعد آن را بسط دهیم. اساسا استراتژی توسعه صنعتی حالت یادگیری که در داخل آن وجود دارد.
یعنی استراتژی صنعتی در فرایند اجرا خودش را اصلاح و تکمیل میکند.
شاکری: بله. مثلا میبینیم که 5 سال این صنایع یا کارخانهها را حمایت کردیم و نتیجهاش مثبت بود و آثار خوبی برای صنعت و تولید در این بخشها داشت. حالا این الگو را در صنعت پوشاک تکرار میکنم.
نظرات بسته شده است.