گفتگو با با رسول رضازاده، مدیرعامل شرکت کشتیرانی «خیام ترابر» | دریا روزی رسان است و نه روزی ستان!

خیام ترابر

سی نیوز – بیش از سه دهه فعالیت در حوزه دریا، او را به مردی باتجربه در صنعت کشتیرانی تبدیل کرده است. برای تهدیدها و تحریم ها راهکارهای اختصاصی دارد و امید دارد که مسئولان صدای او و دیگر باتجربه های این صنف را بشنوند و بکار گیرند. با رسول رضازاده، مدیرعامل شرکت کشتیرانی «خیام ترابر» گفت وگویی داشتیم تا از وضعیت این صنعت در بخش خصوصی بیشتر مطلع شویم.

 

ورود شما به صنعت حمل ونقل چگونه و از چه مسیری شکل گرفت؟

خاطرم هست که در دوران دبیرستان یعنی سال 1367 به این حوزه علاقه مند شدم. پدرم از فعالان صنعت حمل ونقل بود. خودم هم علاقه داشتم و با یک سری انگیزه ها وارد این صنعت شدم و تا امروز نیز حدود 32 سال است که همچنان در این حوزه فعال هستم.

پس این شغل را در کنار پدرتان آغاز کردید؟

خیر، اصلا با پدرم در این حوزه همکاری نداشتم و از ابتدا مستقل بودم. پدرم در زمینه حمل ونقل زمینی فعالیت داشتند. فعالیت جدی ما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1992 آغاز شد، البته قبل از آن هم فورواردری کار می کردیم، اما از آن سال کارمان به صورت منسجم شروع شد. کشتی خریدیم و خط کانتینری راه انداختیم و از همان ابتدا هم مالک بودیم. بعد، نمایندگی چند خط را عهده دار شدیم و دفاتری در خارج از کشور تاسیس کردیم. اولین دفترمان در روسیه راه افتاد و پس از آن در دبی، هنگ کنگ، سنگاپور، آلمان و همین طور دیگر نقاط جهان.

از آنجا که پدرتان صنعت حمل ونقل زمینی بودند شما می توانستید راه ایشان را ادامه بدهید یا مثلا بخش هوایی. چرا سمت حمل ونقل دریایی آمدید و چه جذابیتی برایتان داشت؟

حقیقت اینکه فعالیت در بخش دریایی عشق و علاقه خودش را می خواهد و من این عشق را داشتم. ثانیا، در حوزه دریایی علمی که افراد می توانند به دست بیاورند بالاتر از همه حوزه های دیگر است. دریا همانند اسمش باعظمت است و انتهایی برایش متصور نیست و هیچکس در این دنیا نمی تواند مدعی باشد که همه علم آن را می داند! از طرف دیگر، چالش های دریا هم جذاب است و کلاس کار آن را نمی توانید در دیگر بخش ها ببینید. این موضوع در همه جای جهان پذیرفته شده است و شرکت های کشتیرانی ارج و منزلت خودشان را دارند، البته متاسفانه در ایران نسبت به این موضوع اندکی کم لطفی شده است.

این کم لطفی و یا ناآشنایی با فعالیت های متنوع حوزه دریا به نظرتان از کجا نشات می گیرد؟ در حالی که ما هم در شمال و هم در جنوب کشور دریا داریم.

این مسئله، از عدم قابلیت دولت ها و مدیران ارشد ما برمی گردد. نتوانستند نشان بدهند که دریا یعنی چه. از قدیم گفته اند که دریا نان می دهد و نان نمی ستاند. دریا همیشه معدن رزق و روزی بوده و منبع بی پایان است.  شما ببینید، کشورهای بسیار کوچک دنیا که به دریا دسترسی دارند چطور اقتصاد، زندگی و حیات شان را به این بخش گره زده اند. اما حالا به تصورات مان از دریا در کشور خودمان نگاهی بیاندازید. بدترین جاها حاشیه های کنار دریاست. سواحل شمال مملو از آلودگی است و سواحل جنوب نیز از توسعه نیافتگی شهرهایش رنج می برد. مسئولان ما برنامه ریزی مدونی برای آبادانی شهرهای بندری مان نداشته و تنها به بخش خصوصی فشار آورده اند. هرکجا هم که می بینید کاری انجام شده از توجه و تداوم فعالیت بخش خصوصی صورت گرفته است.

هنگامی که وارد این حوزه فعالیتی شدید، به دلیل عدم آشنایی دچار ترس نشدید؟

نه، اهل ریسک هستم و این را یک مزیت برای خودم می دانم. سال اول فعالیتم 252 هزار دلار ضرر کردم و این تقریبا معادل کل سرمایه زندگی ام بود. اما نترسیدم و ایستادم. چون می دیدم که می توانم رشد کنم و زمینه هایی را ساختم که بتوانم در آینده برای کشورم ارزشمند باشد. آهسته آهسته راهکارها را آموختم و متوجه شدم که چه راهکارهایی برای هر نوع تهدید و یا مسئله وجود دارد.

شما که از حمایت خاصی در طول این سال ها برخوردار نبودید چطور توانستید این مسیر پرتنش را بگذرانید. نقش نیروی انسانی در این طی طریق را چطور ارزیابی می کنید؟

ما زمانی که کارمان را شروع کردیم وضعیت نیروی کار نسبت به حالا بهتر بود. یعنی تعهدات نسبت به سیستم بالا بود و همه برای اعتلای شرکت فعالیت می کردند. اما این شرایط به مرور تغییر کرد. یک زمان شرکت ما معروف شده بود به «دانشگاه خیام ترابر» که صدها نفر به آن وارد می شدند، یک سالی با ما همراهی می کردند، بعد که تا حدودی کار را یاد می گرفتند از اینجا می رفتند. البته این موضوع جنبه های مثبتی هم داشت. در حال حاضر طی این سال ها 26 صاحب شرکت که هر کدام بیش از 30 کارمند دارند را ما تحویل این جامعه بزرگ دریایی داده ایم و همه شان شرایط کاری خوبی دارند و با آنها نیز در تعامل هستم. حتی نیروی متخصص به اروپا و دیگر نقاط جهان فرستادیم. من برادر و شریک نداشتم، اما به لطف خدا همکاران خوبی دارم که آنها سرمایه های اصلی شرکت ما محسوب می شوند.

در میان صحبت هایتان تاکید داشتید به اینکه می خواستید از ابتدا مالک کشتی  و دفاترتان باشید. آیا این تصمیم دلیل خاصی داشته است؟

ما ضمن اینکه مالکیت داشتیم، نمایندگی، فورواردی و حمل زمینی، دریایی و هوایی هم داشتیم و در تمام بخش ها فعال بودیم. حتی خدمات گمرکی هم انجام می دادیم که چندسالی می شود در ایران آن را کنار گذاشته ایم. علاقه مند بودم که زنجیره را به شکل کامل شکل بدهم تا فعالیت هر کدام کم شد، روی موارد دیگر سود داشته باشیم. به نظرم، فعالیت تک بعدی در صنعت حمل ونقل نمی تواند کارگشای ما در کشور باشد و اگر بن بستی در مسیر ایجاد شود، باید هزینه سنگینی بپردازیم. فعالیت مان آهسته و پیوسته بوده و تاکنون علیرغم ناملایمات گوناگون، تعدیل نیرو نداشته ایم. در حال حاضر نیز 28 دفتر در ایران داریم و دفاتر دیگرمان هم در دیگر نقاط جهان دایر است.

اگر بخواهیم صنعت حمل ونقل کشورمان را با دیگر نقاط دنیا یا حتی همسایگان مان مقایسه کنیم شرایط را چطور ارزیابی می کنید؟

اگر به تاریخ نگاه کنید می بینید که این صنعت توسط وایکینگ ها ایجاد شده و توسط ایرانی ها توسعه یافته است. یعنی علم و تجربه دریانوردی نزد ایرانی ها بوده و این امر، نهادینه شده. اما به تدریج فرسایش یافته. شرایط الان ما نسبت به کشورهایی نظیر ترکیه و هند به مراتب پایین تر است. ما هم از نظر علمی و هم از نظر سرمایه گذاری عقب مانده ایم. بخشی از اینها به تحریم ها برمی گردد و بخشی دیگر نیز به خودخواهی و رانت جویی هایی که در کشورمان رخ می دهد. حتی ما شاکله اصلی این صنعت را در کشورمان پیدا نمی کنیم. شما ببینید، موضوعات صنعت حمل ونقل دریایی به وزارت راه و شهرسازی مرتبط است. مگر ما می خواهیم شهر یا راه بسازیم؟ اصلا انتخاب این متولی نادرست است. حالا دولت هم بخواهد در این بخش کاری انجام بدهد به جای اینکه بیاید در حوزه بندری سرمایه گذاری کند و یا بیاید چند فروند کشتی را به ناوگان بیافزاید و اندیشه ای نو دراندازد، می رود و سرمایه اش را تبدیل به خانه سازی های 40 متری می کند تا مثلا بین مردم محبوبیت به دست آورد. من نمی گویم آن طرح ها بد است، اما اصلا این موضوعات به حوزه ما ربطی ندارد. از طرفی، امکانات و تسهیلات در اختیار افرادی قرار می گیرد که اصلح به امور نیستند و این زمانی مشخص می شود که بن بستی به نام تحریم ها جلوی روی ما قرار می گیرد. وقتی می گویم، دولت، منظورم تمام دولت های دهه های اخیر است که در هیچ کدام از آنها، توجه ویژه به حوزه دریایی و بندری صورت نگرفته. ما مدیرانی داشته ایم که آگاه به این صنعت نبوده اند و بدون تخصص وارد عرصه تصمیم سازی شده اند.

آینده این صنعت را در کشورمان چگونه ارزیابی می کنید؟

امیدم این است که حاکمیت و نظام، فقط اندکی از بخش خصوصی واقعی حمایت کنند تا به ورطه نابودی کشیده نشود. ما طرح های فراوانی دادیم و قصدمان اصلاح کار بود. اما با این همه تجربه و تخصص، هیچکدام از مدیران دولتی نیامدند و برای برنامه ریزی هایشان از توان بخش خصوصی بهره ببرند. اگر هم دعوتی صورت گرفته برای آن بوده که بیایند و طرح های خودشان را مطرح کنند و حرکت مشورتی نبوده است. تاکید دارم اگر به بخش خصوصی بها بدهند و توجه نشان دهند، این صنعت نه تنها به حیات خود ادامه می دهند، بلکه می تواند در همه حوزه ها از جمله اشتغال نیز کارگشا باشد.

در همه جای دنیا، منافع دولت ها از فعالیت بخش خصوصی تامین می شود؟ با این صحبت هایی که شما عنوان کردید ظاهرا دولت های ما توجهی به بخش خصوصی نشان نداده اند.

اجازه بدهید تنها یک مثال بزنم تا شیوه برخورد دو دولت با بخش خصوصی را شفاف نشان بدهم. بنده حدود 20 سال است که در یکی از کشورهای همسایه فعال هستم. برای تمدید مجوز فعالیت، کافی است که کارمند بنده – و نه خودم – در یک روز مشخص به اداره مربوطه مراجعه کند، تنها طی 15 دقیقه استعلام های لازم از 27  نهاده و سازمان مربوطه اخذ می شود و شما پس از پرداخت فیش مربوطه با مجوزه تمدیدشده آن اداره را ترک می کنید. همه این روند حتی نیم ساعت هم طول نمی کشد. حالا بیایید و به تمدید مجوز فعالیت بخش خصوصی در کشورمان نگاهی بیاندازید. برای اینکه اتوماسیون آنها مشکل دارد می بینید که اخذ مدارک بیش از یک ماه طول می کشد. بعد باید بروید مفاصاحساب از مالیات و شهرداری و دیگر نهادها بگیرید. اصلا معروف است که شرکت های خصوصی برای تمدید پروانه فعالیت شان از شش ماه قبل اقدام کنند. ما برای هر کار کوچک باید 13-14 تا صورت حساب پرداخت کنیم که باعث اتلاف زمان و نیروی انسانی می شود.

فعالیت های انجمن کشتیرانی را طی این سال ها چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این نهاد توانسته صدای بخش خصوصی باشد؟

گروهی که الان در راس امور هستند یک گروه منسجم اند که بین شان تشدد آرا وجود ندارد و چندصدایی ها و تناقض های فکری به حداقل رسیده است. دبیرمحترم همه را حول انجمن جمع کرده و آن گسیختگی سابق بسیار کمرنگ شده است. بنده در حال حاضر عضو کمیته کانتینری هستم و هر طور که بتوانم به انجمن مدد می رسانم. نقص هایی هم در کار وجود دارد که باید مرتفع شود و تقویت صورت بگیرد. شاید اصلاح برخی امور زمانبر باشد، اما همین که صدای ما را می شنوند و نظرمان را جویا می شوند این یک حسن است. باید با مشارکت همه شرکت به دنبال منافع جمعی این صنعت باشیم و این مهم از طریق حمایت از فعالیت های انجمن شکل واقعی به خود خواهد گرفت.

شرکت خیام ترابر

ممکن است شما دوست داشته باشید

نظرات بسته شده است.