رانت چند هزار میلیاردی ارز 4200 تومانی در صنعت مرغ

 

برآوردهای اقتصادی نشان می‌دهد، رانت ارز 4200 تومانی در هر سال افزایش یافته و در صورت تعلل در کنار گذاشتن این سیاست نادرست، آثار اجتماعی حذف آن بزرگتر خواهد شد، اما برای کنترل آثار اجتماعی در نتیجه حذف ارز 4200 باید به سه الزام توجه کرد.

به گزارش سی نیوز به نقل از خبرگزاری فارس؛ یکی از چالش­ برانگیزترین سیاست اقتصادی چند سال اخیر، تخصیص ارز 4200 برای واردات کالاهای اساسی است. سیاستی که در ابتدای امر مربوط به تامین 25 قلم کالا بود، اما در ادامه و با حذف تعدادی از کالاها، محدود به واردات کالاهای اساسی کشاورزی و دارو شده است. در هفته­ های اخیر، زمزمه­‌های مسئولان حاکمیتی مربوط به حذف ارز ترجیحی به گوش رسید، اما مجددا به منظور بررسی بیشتر در مورد آثار احتمالی آن، به تعویق افتاده است. در ادامه این نوشتار، آثار این سیاست در سه سال اخیر بررسی شده است.

*تخصیص ارز 4200 و قیمت کالاهای اساسی

اکنون و با گذشت بیش از سه سال از اجرای این سیاست، می­توان قضاوت روشنی در مورد اثربخشی اجرای آن داشت. هدف اصلی این سیاست، کنترل افزایش قیمت­ها بوده است. نمودار 1 درصد تغییرات کالاهای اساسی در بهار سال 1400 نسبت به بهار سال 1397 را نشان می­دهد.

در طول دوره مورد بررسی، قیمت بسیاری از کالاهای اساسی بیش از شاخص قیمت مصرف­ کننده رشد داشته است، در حالیکه برخی از این کالاها در تمامی این مدت و با بخشی از آن مشمول دریافت ارز ترجیحی بوده­اند. برای نمونه قیمت مرغ ماشینی با وجود تخصیص ارز 4200 برای تامین نهاده­های آن به میزان 242 درصد رشد کرده، در صورتی که رشد قیمت برنج ایرانی 165 درصد بوده است. بنابراین تخصیص نرخ ارز ترجیحی به کالاهای اساسی، نه تنها منجر به کنترل قیمت این محصولات نشد، حتی در مورد بسیاری از کالاها، میزان افزایش قیمت آنها بیش از شاخص مصرف کننده و حتی نرخ ارز در بازار آزاد بوده است. لازم به ذکر است، منابع قابل توجه ارز که به منظور تامین نامطمئن نرخ 4200 تخصیص یافته بود، می­توانست در جهت کنترل آن در بازار آزاد به کار گرفته شود.

مثال موردی: رانت حاصل از تخصیص ارز 4200 در صنعت مرغ گوشتی

در نمودار 2 مقدار گردش مالی صنعت مرغ و رانت حاصل از توزیع نهاده­ ها با ارز دولتی در این صنعت مقایسه شده است. همانطور که نمودار نشان می­دهد، در سال­های 1397، 1398 و 1399 در مجموع گردش مالی در حدود 104 همت (هزار میلیارد تومان) بوده، در حالیکه رانت توزیع دو نهاده ذرت و کنجاله سویا در همین دوره معادل 74 همت برآورد می ­شود. از طرف دیگر، درصد رانت حاصل در هر سال نیز روند افزایشی داشته و از 52 درصد در سال 1397 به حدود 90 درصد در سال 1399 رسیده است. همین امر هزینه­ های اجتماعی و اقتصادی حذف ارز 4200 را نیز به شدت افزایش داده است.

تجربه دلار 1226 تومانی در سال 1391

سیاست تثبیت نرخ رز در دوره تحریم­ های سال 1390 و 1391 نیز اجرا شد. در آن دوره ارز 1226 به منظور تامین کالاهای اساسی تعیین شد، اما این سیاست در آن دوره نیز به اهداف خود نرسید، ضمن این که منجر به واردات بیش از نیاز کالا به کشور شد. با این وجود در زمانی که دولت تصمیم به حذف تخصیص ارز 1226 گرفت، نرخ ارز در بازار آزاد نیز روند کاهشی به خود گرفته و در نهایت یکسان سازی نرخ ارز در سال­های بعد از آن انجام شد (نمودار 3). بنابراین انتظار می­رود که در صورت مدیریت صحیح، حذف ارز 4200، شوک جدیدی به بازار نرخ ارز وارد نکرده و نوسانات در این بازار معنی­ دار نشود.

*جمع ­بندی

برآوردهای اقتصادی نشان دهنده این است که رانت حاصل از تخصیص نرخ ارز در هر سال دارای روند افزایشی بوده و در صورت تعلل در کنار گذاشتن این سیاست نادرست، آثار اجتماعی حذف آن در آینده بزرگتر خواهد شد. اما به منظور کنترل آثار جانبی اجتماعی در نتیجه حذف ارز 4200 بایستی به سه الزام توجه نمود. اولا، تامین فیزیکی کالاهای لازم برای مدت زمان مقتضی صورت بگیرد؛ ثانیا، جامعه هدف را در مورد پرداخت جبرانی ناشی از افزایش قیمت برخی کالاهای اساسی مطمئن نمود و ثالثا؛ انتظارات تورمی در اقتصاد را مدیریت کرد.

ممکن است شما دوست داشته باشید

نظرات بسته شده است.