به همت محمدرضا قائممقامی، از خیرین مدرسهساز و پیشکسوت عرصه دریایی کشور، و به پاسداشت خدمات و رشادتهای ناخدای شهید غلامعلی بایندر، هنرستان علوم و فنون دریایی ناخدا بایندر در بندرعباس به بهرهبرداری رسید.
به گزارش سی نیوز، کار ساخت این هنرستان در منطقه الهیه شمالی بندرعباس و در زمینی به مساحت هشت هزار و 722 مترمربع از سال 89 آغاز شد و پس از 5 سال هفته گذشته به بهرهبرداری رسید.
بنابر ین گزارش، هنرستان شهید بایندر که با هزینهای معادل سه مییارد تومان ساخته شدهاست، دارای 9 کلاس در سه طبقه، یک آزمایشگاه و یک کتابخانه است. همچنین چهار کارگاه تخصصی هم برای رشتههای تحصیلی این هنرستان در نظر گرفته شده است.
غلامعلی بایندر، فرزند دوم مرحوم علیاکبر بایندر از تیره ترکان آققویونلو (بایندریه) در سال ۱۲۷۷ در تهران دیده به جهان گشود. او در ۱۳۱۵ در مقام اولین فرمانده نیروی دریایی نوین ایران به درجه ناخدایکمی (سرهنگی) نایل آمد و در سال ۱۳۱۹ به درجه دریاداری (سرتیپی) رسید و برابر مقرارت ارتش، از تاریخ یک روز قبل از شهادت یعنی سوم شهریور ۱۳۲۰ به درجه دریابانی (سرلشکری) نایل شد.
بخشی از متن وصیتنامه دریابان غلامعلی بایندر
تو ای ایرانی، که در این سرزمین پهناور زیست می کنی و خلیج فارس را تنها به این انگیزه که بخشی از وطن توست دوست می داری. ای هموطن که کرانههای سوزان خلیج فارس زادگاه توست و این ژرفای زندگیبخش، مرواریدهایش را نثار تو می سازد تا مزد تلاشت را از کام کوسه ها به درآری و ماهیانش را هدیه فرزندانت، تا قوت آنان را تامین کنی و تو که فرسنگ ها دورتر از این دریای ایرانی، خلیج فارس را تنها از روی نقشه جغرافیا می شناسی. آیا هرگز با خود اندیشیدهای که این آب تلخ و شور پهناور، بهترین پاسدار تاریخ تو، شرف تو و ملیت توست؟
تو ای ایرانی که در گوشهای از این آب و خاک به سر می بری و به فرهنگ و تمدن اسلامی خویش می بالی و افتخار می کنی؛ هیچ میدانی که همین دریا، زاده فرهنگ و تاریخ و تمدن تو بوده است؟
تو ای ایرانی که در دامنه مفرح کوهستانها، در کرانه های فیروزفام دریای مازندران، در دشتهای گسترده داخل کشور زندگی می کنی و در سایه درختانش آرامش می یابی، در باغهای مصفایش روح خود را صفا می بخشی و با تماشای طبیعت زیبا و دلانگیز آن غرق در لذت می شوی… و همه شما که در هر منطقه، از مواهب این سرزمین برخوردارید و آنچنان به دهکده و یا شهرستان زادگاه خود دل بستهاید که حتی به هنگام ضرورت نیز به زحمت قادر به ترک آن هستید؛
هیچ می دانید که اگر روزگاری، که هرگز چنان روزی مباد، ایران این مرز دریایی خود را از دست بدهد و یا نیروی لازم برای پاسداری از آبهای آن نداشته باشد، همه ما چون پرندهای اسیر در قفس زادگاهمان زندانی خواهیم شد.
تو ای ایرانی، همواره به یاد داشته باش که اگر چنان روزی فرارسد، همه شیرینی¬های زندگی در کامت شرنگ خواهد شد.
در قفس سرزمین خود آنقدر محبوس می مانی تا ناگزیر همه دسترنج سالیانهات، همه آنچه را که با تحمل تلخیها و مشقات بسیار فراچنگ آورده ای، همه دار و ندارت را به کمترین بها از دست می دهی و آنچه را که مورد نیاز توست، به بهای جان به دست آوری.
پس هرگاه که به این مرز سوزان و آذرخیز می نگری، یا بر آبهای تلخ و شورش گذر داری یا درباره آن سخنی می شنوی نخست بهیاد آور که این آذر برای آن است که در جان دشمنان ایران درگیرد و این تلخی و شوری برای فروبردن درکام آنان است.
اگر می خواهی سرزمین آبااجدادیت ، بزرگ و سربلند بماند و تو که فرزند و زاده این سرزمینی از این سربلندی ببالی و افتخار کنی، اگر می خواهی که شایسته نام ایران باشی، نخست این مایه زندگی خود را پاسدار باش، این مرز محافظ را نیرو بخش و آن را چنان که به میراث بردهای به دست آیندگان بسپار.